پانتومیم
پانتومیم (بازی)

پانتومیم یا لال‌بازی (به انگلیسی: Charades) یک بازی گروهی‌ است که با استفاده از نمایش بی‌کلام انجام می‌شود.






روش بازی

شرکت‌کنندگان به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروه اول کلمه‌ای را با توافق انتخاب می‌کنند. از میان گروه دوم، یک نفر انتخاب می‌شود و گروه اول این کلمه را فقط به او می‌گویند. این فرد باید با اجرای پانتومیم (نمایش، بدون صحبت کردن) به بقیه‌ی اعضای گروه خودش بفهماند که اعضای گروه اول چه کلمه‌ای انتخاب کرده بودند. بقیه افراد گروه می‌توانند صحبت کنند و سؤالاتی بپرسند، و کسی که پانتومیم را اجرا می‌کند می‌تواند با ایما و اشاره به آن‌ها جواب دهد. هر گروه مدت زمان خاصی (مثلاً ۳ دقیقه) فرصت دارد تا کلمه‌ی مورد نظر را بیابد.

در دور بعد، یک نفر از اعضای گروه اول باید همین نمایش را برای کلمه منتخب گروه دوم انجام دهد. در هر دور، گروهی که کلمه را صحیح حدس زده است، یک امتیاز می‌گیرد و گروهی که در تعداد دورهای مساوی، امتیاز بیشتری گرفته، برنده است.





نقطه بازی
نقطه بازی یک بازی است که به شکل سنّتی با شرکت حداقل دو بازیکن، روی کاغذ انجام می‌شود. امروزه شکل‌های رایانه‌ای و برخطِ این بازی هم ساخته شده است.





جدول کلمات متقاطع
جدول کلمات متقاطع یک جدولی است که کلمات را به شکل حرف به حرف قرار در آن قرار دارد و به عمد بعضی از خانه‌های آن خالی هستند که توسط کسی که حل می‌کند باید پر شود و این کلمات به وسیله خانه‌های سیاه از هم جدا می‌شوند و نوعی سرگرمی است. خانه‌های جداول غالباً شماره گذاری شده‌اند و به دو دسته عمودی و افقی تقسیم می‌شود مانند «۲۰ افقی» یا «۵ عمودی».قانون کلى در طراحى جدول ، تعداد خانه هاى يکسان و مساوى در دو رديف افقى و عمودى ميباشد. به عنوان مثال اگر در خانه <<5 عمودى>> شش خانه خالى که معرف کلمه اى شش حرفى است داشته باشيم،به همان نسبت بايستى در خانه <<5 افقى >> هم شش خانه داشته باشيم.






چامپ

چامپ (به انگلیسی: Chomp) یک بازی ۲ نفره بر روی یک صفحه مستطیلی شکلات تشکیل شده از قطعات کوچک تر مربع شکل است. بازیکنان، به ترتیب، یک خانه از صفحه را انتخاب می کنند و تمام خانه‌های سمت راست و پایین آن خانه را می خورند. خانه بالا سمت چپ سمی است و بازیکنی که آن را بخورد، بازندهٔ بازی است.

شکلِ شکلاتیِ بازی را دیوید گیل به کار برده است اما شکل دیگر بازی که به صورت انتخاب مقسوم علیه اعداد صحیح ثابت است، نیز توسط فردریک شوا ارائه شده است.






برنده کیست؟

چامپ، از جمله بازی‌های منصفانه ۲ نفره با اطلاعات کامل است. می توان نشان داد که برای هر صفحه مستطیلی بزرگ تر از ۱*۱، بازیکن اول، برنده است. این موضوع را می توان با استدلال سرقت راهبرد نشان داد: در نظر بگیرید که بازیکن دوم، یک راهبرد برد با توجه به هر حرکت اولیه بازیکن اول دارد. سپس، در نظر بگیرید که بازیکن اول، فقط خانه پایین سمت راست را انتخاب می کند. با توجه به فرض ما، بازیکن دوم باید یک حرکتی بکند که قطعا به برنده شدن او بیانجامد. اما اگر اینچنین حرکتی موجود باشد، بازیکن اول می توانست آن حرکت را انجام دهد که منجر به پیروزی وی شود. در نتیجه، بازیکن دوم، راهبرد پیروزی نخواهد داشت.

رایانه ها، می توانند به سادگی حرکات منجر به برد در صفحات ۲ بعدی با اندازه معقول را محاسبه کنند.






تعمیم‌های چامپ

چامپ ۳ بعدی، یک تخته شکلات مکعبی که به صورت (i,j,k) مشخص می‌شود دارد. یک حرکت، تمام خانه هایی که شاخص بزرگ تر یا مساوی خانه انتخاب شده را دارند شامل می شود. با روش مشابه، می توان بازی چامپ را به هر چند بعدی تعمیم داد.





بازی ویدئویی راهبردی
بازی رایانه‌ای راهبردی نوعی از بازی‌های رایانه‌ای و یا غیر رایانه ای است که در آنها برگزیدن استراتژی مناسب برای رسیدن به هدف، اصل و پایه شیوه بازی را تشکیل می‌دهد. در این بازیها هدف اتخاذ استراتژی مناسب جهت غلبه بر حریف می‌باشد. در انواع این بازی‌ها باید حرکتی اصولی جهت جمع آوری منابع مانند: کارت های امتیاز و یا سنگ، چوب، غذا، طلا، پول و به طور کلی بر طرف کردن پیش نیاز ها پیش بگیرید تا هر چه سریع تر به پیشرفت و تولید فناوری برتر و یا موقعیت بهتر نسبت به رقیب نائل شوید.





بازی‌های کودکان

بازی‌های کودکان بهبازی‌های گروهی کودکان گفته می‌شود که ممکن است توسط بزرگسالان نیز انجام شود که معمولاً در کوچه، مدرسه و یا حیاط خانه‌ها انجام می‌شود.

بالا بلندی، توپ چرخی، تیله بازی، خاله بزغاله، خروس جنگی، زو، شاه و وزیر، الک دولک، شمع گل پروانه، عمو زنجیر باف، قایم باشک، قلعه، کلاغ پر، گل یا پوچ، لی لی، هفت‌سنگ، وسطی و … از بازی‌های قدیمی کودکان ایرانی هستند. برخی از بازی‌های قدیمی اکنون فراموش شده‌اند.






شیوه‌های بازی

یک به یک: بازی‌هایی مانند ۳ ریگگ و دوز (ایکس-او) که تنها دو نفر بازیکن دارد.
یک به چند: بازی‌های یک به چند بازی‌هایی هستند که یک نفر در مقابل یک گروه قرار می‌گیرد. در این بازی‌ها به آن یک نفر گرگ هم گفته می‌شود.
گروه به گروه: بازی‌های گروهی بین دو گروه انجام می‌شود. قبل از شروع بازی باید یارکشی شود. به این صورت که دو نفر سردسته می‌شوند و هر یک به نوبت از میان سایر افراد یاران خود را انتخاب می‌کنند.







اصطلاحات

بازی‌های کودکانه دارای اصطلاحات خاصی است که در بسیاری از این بازی‌ها استفاده می‌شود.

گرگ: در بازی‌های یک به چند به آن یک نفر گرگ گفته می‌شود.
یارکشی: در بازی‌های گروه به گروه به عمل انتخاب افراد گروه توسط سرگروه‌ها گفته می‌شود.
شیر یا خط: روشی برای انتخاب شروع کننده بازی.
گردو شکستم: روشی برای انتخاب شروع کننده بازی.
تا سه نشه بازی نشه
جاده خدا: تقاضای دادن فرجه و کمی راه برای فرار. بصورت جاده خدا بده
موچ یا دستم به خاک مرتضی علی: برای متوقف کردن بازی برای گفتن حرفی مهم استفاده می‌شود. بصورت من موچم و موچ استفاده می‌شود.
جرزنی: وقتی کسی تقلب می‌کند سایر هم بازی‌ها برای اعتراض اصطلاح جرزنی یا جرزدن را استفاده می‌کننذ.
نخودی: فردی که در آمار بازی زیاده آمده‌است و هیچ‌کس ایده‌ای ندارد که چه نقشی می‌توان به او سپرد و یا از نظرسنی از بقیه کوچک‌تر است و بازی‌کنان می‌خواهند دل‌شکستگی حاصل نشود، در نتیجه نقشی سفید(احتمالاً بیطرف) به عنوان نخودی وارد بازی می‌شود.







سه ریگک

این بازی که بیشتر در افغانستان بازی می‌شود شبیه xo است. روش بازی بدین گونه‌است که روی یک کاغذ مربعی کشیده می‌شود و سپس با کشیدن دو خط از وسط اضلاع آن به هم به چهار مربع تقسیم می‌شود. سپس دو شرکت کننده به نوبت ۳ ریگ خود (که غیر همرنگ هستند و می‌تواند حبوباتی مانند نخود هم باشند) را در ۹ نقطه بوجود آمده می‌گذارند بطوری که هرکدام تلاش می‌کند یک ردیف سه تایی را پر کند. اگر کسی توانست یک ردیف سه تایی (در اصطلاح این بازی یک قطار) را پر کند برنده‌است. اگر پس از تمام شدن سه ریگ هر کس برنده‌ای وجود نداشت به بازی با جابجا کردن ریگ‌ها ادامه پیدا می‌کند تا یکی برنده شود.

اصطلاح:حالت دوقطاره در این بازی به حالتی گفته می‌شود که فردی بتواند وضعتی را بوجود آورد که در حرکت بعدی امکان ساخت دو قطار را داشته باشد. در این حالت بازیکن مقابل هر کاری که کند فقط می‌تواند از قطار شدن یک ردیف جلوگیری کند و در نهایت بازیکن اول برنده می‌شود.







نُه ریگک

۹ ریگک شبیه سه ریگک است. با این تفاوت‌ها:

شکل کشیده شده عبارت از سه مربع تو در تو هستند که چهار خط میان اضلاع شان را به هم وصل کرده و در مجموع ۲۴ نقطه بوجود آمده‌است.
هر بازیکن دارای ۹ ریگ است
پس از چیده شدن مهره‌ها هر مهره فقط می‌تواند به خانه‌های آزاد مجاور خود برود. (با توجه به شکل گراف گونه به گره‌های مجاور خود)
در صورتی که بازیکنی بتواند یک قطار (یک ردیف سه تایی از ریگ‌هایش) درست کند حریف باید یک ریگ از ریگ‌های خود را از میدان خارج کند. اگر در جریان اول بازی باشد که ریگ‌ها کامل گذاشته نشده‌اند باشد یکی از ریگ‌های بیرونی و اگر در جریان بازی باشد یک از ریگ‌ها به انتخاب خودش.
در صورتی که ریگ‌های یک بازیکن به ۳ ریگ رسید شرط حرکت در نقطه‌های مجاور را ندارد و به هر خانه‌ای می‌تواند برود. در این وضعیت اگر بازیکن دیگر یک قطار درست کرد بازیکن اول که دیگر با داشتن دو ریگ نمی‌تواند هیچ قطاری درست کند بازنده مسابقه خواهد شد و بازی به پایان می‌رسد.

آب بازی و تفنگ آبپاش

آفتاب مهتاب

دو نفر پشت به پشت هم می‌دهند و دستهایشان را در هم قفل می‌کنند. سپس به نوبت کمی خم شده و هم‌بازی را چند سانتیمتر از زمین بلند می‌کنند. هنگام بازی این شعر خوانده می‌شود:

آفتاب مهتاب چه رنگه؟ چقدر هر دو قشنگه







اتل متل توتوله

این بازی را می‌توان حتی یک نفره اجرا کرد. به صورتی که پاها را دراز کرده و شعر مخصوص آن خوانده می‌شود و با هر ضرب آهنگ شعر دست روی یک پا می‌رود و در پایان شعر پایی که شعر روی آن پایان می‌پذیرد به عنوان بازنده انتخاب می‌شود واین کار تا باقی مانند یک پا ادامه می‌یابد. شعر اتل متل به این صورت است:

اتل متل توتوله

گاو حسن چه جوره

نه شیر داره نه پستون

گاوشو بردن هندستون

یک زن کردی بستون

اسمشو بزار عمه قزی

دور کلاش قرمزی

هاچین و واچین

یه... پا... تو... ورچین.

شعر اتل متل به گونه‌های دیگری نیز خوانده می‌شود که البته رواج کمتری دارد، مثل:

اتل متل یک مورچه... قدم میزدتو کوچه... اومد یک کفش ولگرد... پای اونو لگد کرد... مورچه پا شکسته... راه نمیره نشسته... با برگی پاشو بسته... مورچه جونم تو ماهی... خوب بشه پات الهی... هاچین و واچین... یک پاتو ورچین






استُپ هوایی

نام دیگر این بازی احتمالاً استپ آزاد است. در این بازی که به وسیله تعدادی بازیکن به همراه یک توپ انجام می‌شود (تعداد نفرات نامحدود)، توپ توسط فرد شروع کننده بازی به هوا پرتاب می‌شود، همزمان با پرتاب توپ به هوا نام شخصی از بازیکنان حاضر توسط پرتاب کننده با صدای رسا گفته می‌شود. فردی که نام او برده شده سعی می‌کند که توپ را بدون اصابت آن به زمین بگیرد. در این حین دیگر بازیکنان شروع به دویدن و دور شدن از آن منطقه می‌نمایند.

فردی که نام او برده شده در صورتی که موفق به گرفتن توپ شد، دوباره عمل پرتاب توپ به هوا و صدا زدن نام یکی دیگر از بازیکنان را انجام می‌دهد. در صورتی که موفق به گرفتن توپ نگردید، آنگاه به دنبال توپ دویده و سعی می‌نماید هرچه سریعتر توپ را بگیرد. به محض گرفتن توپ می‌گوید: " استوپ ". بازیکنان دیگر به محض شنیدن کلمه استوپ موظف هستند در هر جایی که هستند، توقف نمایند. شخصی که توپ را در دست دارد، می‌تواند به دلخواه به طرف هر کسی که نزدیک تر بوده و یا هر کس که وی مایل است، توپ را پرتاب نماید. در این حالت هیچیک از بازیکنان مجاز به حرکت نمی‌باشند.

در صورتی که توپ به فرد مورد نظر برخورد نمود، یک امتیاز منفی به ضرر فردی که توپ به او برخورد نموده منظور شده و بازی مجدداً توسط او آغاز می‌شود. در صورتی توپ به وی برخورد ننماید یک امتیاز منفی به ضرر شخص پرتاب کننده منظور گردیده و بازی مجدداً توسط او آغاز می‌شود. بازی با همین چرخه تکرار شده تا امتیاز منفی شخصی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده‌ای برسد. در این حالت دیگر بازیکنان به غیر از شخص دارای امتیاز منفی وارد شور شده و نامی مستعار برای وی انتخاب می‌نمایند. از اینجا به بعد وی را با نام مستعار انتخاب شده می‌خوانند (در هنگام پرتاب توپ به هوا).

هر کس وی را با نام اصلی وی صدا کند، یک امتیاز منفی به حسابش منظور خواهد شد. با رسیدن امتیازات منفی به عدد مورد توافق و از پیش تعیین شده دیگری، شخص مورد نظر را رو به دیوار یا سطح دیگری چسبانده (تکیه داده) و هر یک از بازیکنان وی را با توپ مورد اصابت قرار می‌دهند.

پس از پایان این توپ باران، شخص مورد نظر اصطلاحاً سوخته و از بازی خارج می‌شود. دیگر بازیکنان آنقدر به بازی ادامه داده تا یک نفر باقی بماند که او همان برنده نهایی بازی است.







اسم فامیل

اسم فامیل یک نوع بازی است که با قلم و کاغذ انجام می‌شود. تعداد مجاز شرکت کنندگان در این بازی نامحدود است. در این بازی شرکت کنندگان ابتدا روی کاغذ جدولی رسم می‌کنند که ردیف اول آن مواردی همچون نام دختر، نام پسر، نام خانوادگی، شهر، کشور، نام غذا، نام میوه، نام هنرمند، نام خودرو، نام حیوان، و غیره نوشته شده‌است.

در مرحله بعد شرکت کنندگان روی یکی از حروف الفبا توافق می‌کنند و با شروع بازی سعی می‌ککند تمامی ستون‌های جدول را به نحوی پر کنند که با حرف مشخص شده آغاز شود. این کار با سرعت و مخفیانه انجام می‌گیرد. اولین نفری که تمام موارد را پر کرد استُپ می‌گوید و بقیه باید دست از پر کردن ستون‌ها بکشند.

سپس هر کلمه نوشته شده ستون به ستون مقایسه می‌شود و به هر گزینه امتیاز داده می‌شود. امتیاز دهی معمولاً به این شیوه‌است که اگر کلمه نوشته شده در هر ستون منحصربه‌فرد باشد و فقط یک نفر آن را نوشته باشد ۲۰ امتیاز و اگر کلمات نوشته شده در هر ستون مشترک باشد به هر نفر ۱۰ امتیاز و اگر کلمه‌ای نوشته نشده باشد ۵امتیاز به فرد تعلق می‌گیرد. جمع امتیاز ستون‌ها امتیاز فرد در آن مرحله را مشخص می‌کند.

پس از چند دور بازی به این شیوه نتایج مجموع شمرده می‌شود و برنده تعیین می‌شود.







دوز (ایکس-او)

این بازی یک بازی دو نفره‌است به وسیله یک قلم و کاغذ انجام می‌شود. نام این بازی به دلیل علامت‌های X و O است که در طول بازی استفاده می‌شود. برای آغاز این بازی در یک صفحه جدولی با ۳ ردیف و ۳ ستون رسم می‌شود و هر یک از طرفین یکی از علامت‌های X یا O را انتخاب می‌کنند و تا انتهای بازی برای پر کردن خانه‌های جدول از آن استفاده می‌کنند.

برای شروع بازی یکی از طرفین به قید قرعه علامت X یا O را که قبلاً انتخاب کرده در یکی از خانه‌های جدول ۹ خانه‌ای قرار می‌دهد. سپس نفر دوم علامت مربوط به خود را در خانه‌های دیگر که هنوز پر نشده‌اند قرار می‌دهد و پس از آن مجدداً نوبت نفر اول خواهد بود.

نقطه پایان بازی در هر مرحله جایی است که یکی از حریفان بتواند علامتی را که در ابتدای بازی انتخاب کرده در یکی از ردیفهای افقی، عمودی یا قطری قرار دهد و در طول بازی هر یک از طرفین با قرار دادن علامت خود در مقابل علامت‌های حریف نباید اجازه دهند که حریف یک خط عمودی، افقی یا قطری را با علامت خود پر کند.

نام این بازی در ادبیات انگلیسی Tic-tac-toe می‌باشد.
بالابلندیبالا بلندی یک بازی چند نفره‌است. در این بازی ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ می‌شود. بقیه بازیکنان فرار می‌کنند و گرگ باید آنها را بگیرد. گرگ نمی‌تواند یک بازیکن را در وضعیتی که بر یک سکوی بالاتر از زمین است بگیرد. آخرین کسی که گرگ او را می‌گیرد در مرحله بعد گرگ می‌شود.پانتومیم

این بازی با تعداد نفراتی بیش از چهار نفر قابل انجام است. بدین صورت که پس از یارکشی نفرات به دو تیم تقسیم می‌شوند. یکی از تیمها طراح معما و دیگری حدس زننده و بازیگر پانتومیم می‌باشد. از تیم ۱ یک نفر داوطلب ِاجرا شده و موضوع پانتومیم که می‌تواند مشتمل بر چند کلمه باشد، در گوش وی توسط یکی از اعضای تیم ۲ نجوا می‌شود. نکته اینکه نفرات تیم ۲ قبلاً طی مشورت با هم بر سر موضوع پانتومیم به توافق رسیده‌اند.

نفر داوطلب تیم ۱ با زبان ایما و ادا و اشاره (زبان ناشنوایان) یا حرکاتی که نشانگر موضوع باشند، سعی در رساندن مطلب به هم تیمی‌های خود می‌نماید. آنقدر که ایشان موفق به گفتن آن کلمه یا جمله گردند. از زیباییهای این بازی طرح موضوعات مفهومی و انتزاعی است که وجود خارجی و فیزیکی نداشته و فرد داوطلب با هنر به کارگیری ادا و اشارات سعی در فهماندن آن و بیان آن توسط هم تیمی‌های خود می‌نماید. هر چه تعداد افراد بیشتر باشد، انجام بازی لذت بیشتری بدست خواهد داد.







تبرک

برای شروع کننده بازی استفاده میشود که فردی انگشتانش را در هم میکند و فرد دیگر باید با سرعت دستش را درون دست و انگشتان حریف ببرد و در بیاورد بی آنکه حریف دست او را بگیرد اگر توانست برنده است و اگر حریف دست او را بگیرد برنده حریف است .







تخم مرغ گندیده

این بازی گروهی انجام می‌شود همه به صورت دایره روی زمین می‌نشینند. گرگ به آرامی دور انها راه می‌رود و می‌خواند «تخم مرغ گندیده» بقیه می‌گویند «پیف پیف پیف پیف بو می‌ده» یا «افتاب ندیده».

گرگ با خود دستمالی دارد که انرا بر شانه یکی قرار می‌دهد و در جهت ساعت فرار می‌کند. فرد دستمالدار باید به دنبال گرگ بدود و دستمال را به او بزند. گرگ باید فرار کند تا بتواند در جای خالی او بنشیند. در حین این تعقیب و گریز بچه‌ها با ریتم دست زده و می‌خوانند «تخمه گندیده گندیده افتاب ندیده ندیده».
تیله بازیدر قدیم بچه ها (بیشتر پسر بچه‌ها) روی زمین چاله‌هایی (پنج-شش تا) به پهنای کف یک دست و عمق تقریبی دو-سه انگشت با فاصله‌های نیم متری از هم می‌کندند و تیله (گوی‌های شیشه‌ای کوچکی به اندازه تقریباً دو برابر یک نخود) را در دست گرفته و از یک نقطه شروع و به نوبت سعی می‌کردند تیلهٔ خود را با قرار دادن آن بین نوک انگشت شصت و انگشت وسط به داخل یکی از گودالها بیندازند، اگر افتاد یک امتیاز به نفع او و نوبت دیگری است و فرد امتیاز آورده در دور بعد تیله‌اش را از همان مکان چاله به سمت چاله بعدی با همان شیوه مخصوص باید پرت می‌کرد، و اگر هم نمی‌افتاد تیله همان جا که افتاده‌است می‌ماند تا دو باره نوبت به او برسد و دوباره تلاش کند. این بازی تا وقتی ادامه دارد که یکی زودتر از بقیه همه چاله‌ها را طی کند یا اینکه به توافق خودشان آخری برای بازی انتخاب کنند. این بازی مقید به تعداد افراد نیست و با هر تعداد نفری قابل اجراست.







جفتک چارکش

(به ترکی: تازادان انزلی) یک نفر به قید قرعه روی زمین خم می‌شود و دیگران از روی او می‌پرند. بعد از پریدن آنها هم خم می‌شود تا بقیه از روی آنها بپرند. همزمان با این کار شعری می‌خوانند با این مضمون: تازادان انزلی دی... ایکی دلی خان اکبری دی... اشک بلی سیندیردی...







جنگ انگشت

در این بازی دو نفره هر دو بازیکن به هم دست می دهند و در حالی که دستان یکدیگر را گرفته‌اند با انگشت شصت خود انگشت شصت طرف مقابل را پائین نگه می دارند






خاله بازی

خاله بازی در کنار مامان بازی یکی از مهم‌ترین بازی‌های نمایشی و گروهی از بازی‌های کودکان است.







خاله بزغاله

یکی خاله بزغاله شده و از بچه‌ها مراقبت می‌کند. گرگ می‌آید و این شعر را یکی در میان با خاله بزغاله می‌خواند و سپس سعی به دزدیدن بچه‌ها از خاله بزغاله می‌کند.

-سلام سلام خاله بزغاله.

علیک سلام خاله بزغاله.

-دختر داری خاله بزغاله.

نه ندارم خاله بزغاله

-پس اون چیه خاله بزغاله

کور و علیله خاله بزغاله

خانه سازی

خر پلیس

خر پلیس یک بازی گروهی خنده دار و سرگرم کننده در فضای بیرون با حداقل ۶ نفر می‌باشد.







خر وسطی

این بازی شبیه بازی وسطی هست با این تفاوت که بازیکن وسط باید مسیر توپ ارسالی بین دیگر بازیکن‌ها را قطع کند و اجازه انتقال توپ را ندهد







خرک

در این بازی همه بازی‌کن‌ها خم می‌شوند به نحوی که با دستانشان بتوانند زانوهای خود را لمس کنند (رکوع مانند) و بازیکن آخر باید با دست گذاشتن بر روی پشت آنها از روی کمر آنها بپرد و در انتها سقف به صورت خرک منتظر نفر بعد بماند.







خروس جنگی

بازی است که در زمان قدیم رایج بوده و به دو گروه چند نفره تقسیم شده و یک لنگه پا و با دستهای دست به سینه به یکدیگر تنه می‌زنند تا تعادل تیم حرف را بهم بزنند. هر تیم که زودتر تعادل تمامی افرادش بهم بخورد بازنده‌است.دستش ده

در این بازی (که به اشتباه دست رشته گفته می‌شود) هر چه تعداد نفرات آن بیشتر باشند لذت بازی بیشتر خواهد بود، فردی به عنوان خرس وسط انتخاب می‌شود. این فرد می‌بایست در حین پاسکاریِ توپ (با دست) بین بازیکنان، توپ را از آنان بگیرد. شخصی که توپ را از دست می‌دهد جای او را می‌گیرد. عمل قاپیدن توپ در هوا نیز در این بازی مجاز است. هنگامی که این بازی به جای دست با پا انجام شود، به خرس وسط موسوم می‌شود.







بازی رنگها

نام دیگر این بازی «رنگه به رنگه» و یا احتمالاً «حساب گرجه فرنگی» است. ابتدا یک نفر به اصطلاح گرگ می‌شود. سپس گرگ و سایر بازیکنان شعری نظی این شعر را می‌خوانند.

گرگ: حساب گرجه فرنگی

(یا گرگ: رنگه به رنگه)

سایرین:به چه رنگی

گرگ:به رنگ طوسی

و بقیه بازی شبیه بازی بالا بلندی است با این تفاوت که بازیکنان فقط وقتی در مصونیت هستند که شیئی به همان رنگ را در دست داشته باشند.
چوب و چرخ

در این بازی فرد تلاش در هدایت کردن چرخ یا لاستیک کهنه (دوچرخه، ماشین) می‌کند به صورت که با تکه‌چوب یا دست چرخ را به حرکت در می آورد و باید تلاش کند تا چرخ مداوم در حرکت باشد و بر روی زمین نیفتد






چلک ماسه

بازی‌ای سنتی و گروهی شبیه به بیس بال با این تفاوت که به جای توپ از قطعه چوب استفاده می‌شود.






زو (بَد بَده)

بازی زو یک بازی است که از زمان‌های قدیم وجود داشته. بازی به این صورت است که افراد به۲گروه تقسیم می‌شوند. به ترتیب در هر ۲گروه انتخاب شده و با گفتن کلمه زوووووووو می‌روند و یکی از افراد گروه مقابل را می‌گیرد.

ابتدا افراد به دو گروه هفت نفره تقسیم می‌شوند و یک گروه گرگ و دیگری بره می‌شود. آن گاه یکی از گرگ‌ها می‌گوید زووو و به یکی از بره‌ها دست می‌زند اگر بره‌ها گرگ را تا زمانی که زویش بند بیاید بتوانند نگه دارند آن گرگ یکی از بره‌ها می‌شود.
سنگ، کاغذ، قیچیاین بازی دو نفره می‌باشد. مشت نماد سنگ، دو انگشت سبابه و وسطی برخاسته(علامت V)نماد قیچی و کف دست باز شده نماد کاغذ می‌باشند. دو نفر بازیکن دستها را به پشت برده و همزمان می‌گویند: " سنگ، کاغذ، قیچی ". هر کدام می‌توانند دست خود را به عنوان یکی از نمادهای بالا نشان دهند. ترتیب برتری هر یک از نمادها بر دیگری به صورت ذیل می‌باشد: برتری کاغذ بر سنگ، برتری سنگ بر قیچی، برتری قیچی بر کاغذ. شخص برنده شخصی است که نماد نشان داده شده توسط وی بر نماد فرد مقابل به شرحی که آمد، برتری داشته باشد. این بازی بیشتر به منظور تعیین بازیکن آغازگر بازی دیگری کاربرد دارد مانند گردو، شکستم.شاه، دزد، وزیر

این بازی معمولاً" با ۴ نفر انجام می‌شود. ابتدا تکه‌های همشکل وکوچکی از کاغذ تهیه می‌شود و روی هر کدام بترتیب کلمات "شاه" " وزیر " " جلاد" و "دزد" نوشته می‌شود و سپس کاغذها به شکل یکسان تا می‌شود تا کسی از داخل آن خبردار نشود، سپس هر یک از بازیکنان کاغذی را برمی‌دارند، وقتی همه کاغذها را برداشتند و از سمت خود آگاه شدند(البته غیر از شاه کسی نامش را فعلاً" لو نمی‌دهد)، شاه رو به دیگران می‌گوید: ((وزیر من کیست؟))آنگاه وزیر هم با نشان دادن کاغذ، خود را به شاه معرفی می‌کند. آنگاه شاه می‌گوید:((دزد را از میان این دو پیدا کن.))صحنه حساس بازی اینجاست چون وزیر باید دزد را از میان دو نفر باقی‌مانده پیدا کند. بالاخره وزیر یک نفر را بعنوان دزد معرفی می‌کند که دو حالت در پی خواهد داشت. اگر حدس وزیر درست بود که شاه فرمان شکنجه‌ای را به جلاد صادر می‌کند و جلاد هم دزد بخت برگشته را شکنجه می‌کند، اما اگر حدس وزیر اشتباه بود و جلاد را اشتباهاً" بجای دزد معرفی کرده بود معمولاً" جلاد بلافاصله پس از حدس وزیر و معرفی او خواهد گفت:((چرا به جلاد توهین کردی؟!!)) و سپس شاه شکنجه‌ای را به جلاد می‌گوید تا جلاد وزیر بخت برگشته را تنبیه کند. شکنجه‌ها معمولاً" کمی کودکانه و بعضاً" دردآور بود مثل سبیل آتشین یا بشین و پاشو و... هر دور بازی از تقسیم کاغذها تا تنبیه بیشتر از چند دقیقه طول نمی‌کشد لذا در نیم ساعت می‌توان بیش از شش یا هفت مرتبه بازی کرد.







شمع گل پروانه

این بازی معمولاًَ با ۳نفر انجام می‌شود. دو نفر دوطرف یک طناب را گرفته(به صورتی که وسط طناب کمی به زمین برخورد کند)، نفر سوم وسط می‌ایستد و نفرات طرفین طناب را با این شعر را (شمع گل پروانه افسانه و اسم طرفین بازی) طناب را میچرخوانند و نفر وسط از روی طناب می‌بیپرد و روی هر اسمی که نتواند از روی طناب بپرد جایش را با اسمی که بر روی آن می‌ایستد، جایش را با آن عوض می‌کند.







صندلی بازی

صندلی بازی یک بازی گروهی است که معمولاً توسط کودکان در مهمانی‌ها و جشن تولد بازی می‌شود. بازی با هر تعداد بازیکن و صندلی‌هایی به تعداد یکی کمتر از بازیکن‌ها آغاز می‌شود. هنگامی که آهنگ پخش می‌شود بازیکنان به ردیف دور صندلی‌ها راه می‌روند یا می‌دوند. هنگامی که پخش کنندهٔ آهنگ ناگهان موسیقی را قطع می‌کند، همه بازیکنان باید فوراً در رقابت با یکدیگر روی یکی از صندلی‌ها بنشینند. چون تعداد صندلی‌ها یک عدد کمتر از تعداد افراد است، در هر دور یک نفر بدون ثندلی (صندلی) می‌ماند و می‌سوزد…






عمو زنجیرباف

ابتدا دو نفر که تقریباً از لحاظ نیروی جسمانی و قد و وزن یکسان و قدری بزرگتر از بقیه باشند انتخاب می‌شوند. یکی به عنوان سرگروه و دیگری عمو زنجیرباف. این دو بازیکن به دو سر رشته و زنجیری که سایر بازیکنان با قلاب کردن دست‌های یکدیگر درست کرده‌اند پیوسته و دایره‌وار کمانی را تشکیل می‌دهند. ابتدا سرگروه، عمو زنجیرباف را مورد خطاب قرار داده و سؤال و جواب‌هایی را به صورت شعر رد و بدل می‌کنند. البته در اینجا بقیه بچه‌ها سرگروه را همراهی می‌کنند.

عموزنجیرباف... ! بعله... ؟

زنجیر منو بافتی... ؟ بعله... !

پشت کوه انداختی... ؟ بعله... !

بابا اومده... ! چی چی آورده... ؟

نخود و کشمش... ! بخور و بیا... !

با صدای چی... ؟! با صدای گربه... ! میو، میو، میو...

تا عمو زنجیرباف نام حیوانی را بر زبان آورد، سرگروه همراه با سایر بازیکنان، صدای حیوان مورد نظر را درآورده و به راه می‌افتند و از زیر دست‌های به هم داده عمو زنجیرباف و نفر دوم می‌گذرند، به جز همان نفر دوم که به صورت کت بسته، پشت به بچه‌ها قرار می‌گیرد. سرگروه دوباره شعر را شروع می‌کند و عمو زنجیرباف با نام حیوانی آن را تمام می‌کند و آنها از زیر دست به هم داده نفری که کت بسته پشت به بچه‌ها ایستاده و نفر سوم عبور می‌کنند. در نتیجه نفر سوم نیز دست‌هایش پیچ خورده و پشت به بچه‌ها قرار می‌گیرد. خلاصه این بازی را تا جایی انجام می‌دهند که همه بچه‌ها غیر از سرگروه و عمو زنجیرباف، کت بسته و پشت و رو شوند و یا به عبارتی زنجیر شوند! در اینجا سرگروه و عمو زنجیرباف گفتگو می‌کنند:

عموزنجیرباف... ! بعله... ؟

زنجیر منو بافتی... ؟ بافته شد... !

محکمه یا که شُله... ؟ بکش و ببین!

حال سرگروه از یک طرف و عمو زنجیرباف از طرف دیگر، با کشیدن بچه‌ها سعی می‌کنند که زنجیر را پاره کنند اما بچه‌ها با محکم گرفتن دست‌های یکدیگر مقاومت می‌کنند... تا اینکه بالاخره زنجیر از یک جایی پاره می‌شود. دو بازیکن که دست‌هایشان از یکدیگر باز شده جریمه می‌شوند و بایستی هر کاری که از سوی سایر بازیکنان به آنها محول می‌شود، انجام دهند. مثلاً یک دور حیاط مدرسه را بدوند.






قایم باشک

قایم باشک الگو:به فارسی افغانستان، قایم موشک هم گفته می‌شود. این بازی معمولاً در محیط‌های باز بازی می‌شود و تعداد شرکت کنندگان در آن نامحدود است.

روش بازی به این صورت است که بر حسب قرعه یکی از شرکت کنندگان گرگ می‌شود، در یک محل ثابت می‌ایستد و چشم‌هایش را می‌بندد (به اصطلاح چشم می‌گذارد) و تا یک عدد مثل ۱۰۰ یا ۵۰ می‌شمارد. در طول این مدت سایر شرکت کنندگان باید در محلی خود را مخفی کنند به طوری که گرگ نتواند آن‌ها را ببیند. پس از پایان شمارش، گرگ چشمهایش را باز می‌کند و سعی می‌کند دیگران را پیدا کند.

در صورتی که گرگ هر یک از شرکت کنندگان را ببیند باید نام او را بلند صدا کند و با اعلام محل اختفای او کلمه سُک سُک را به زبان آورد. برای گفتن کلمه سک سک گرگ باید در محلی که چشم گذاشته بوده قرار گرفته باشد. در این حالت فرد شرکت کننده باید از محل خود بیرون بیاید. اگر گرگ نام شرکت کننده یا محل اختفا را اشتباه بگوید شرکت کننده نباید بیرون بیاید و می‌تواند به بازی ادامه دهد. هر گاه گرگ آنقدر از محل ثابت اولیه‌اش دور شود که یکی از افراد مخفی شده بتواند خودش را به محل چشم گذاشتن گرگ برساند و کلمه سُک سُک را به زبان آورد، تمام افرادی که گرگ قبل از آن پیدا کرده بود به اصطلاح آزاد می‌شوند. به این ترتیب نفر بعدی که گرگ پیدا کند در مرحله بعد گرگ خواهد شد.

بازی به دو صورت پایان می‌یابد. یکی این که گرگ همه افرادی را که مخفی شده‌اند پیدا کند، به این ترتیب نفری که اول از همه گرگ او را پیدا کرده یا نفر اولی که توسط دیگران آزاد نشده در دور بعد گرگ است. حالت دوم این است که نفر آخری که پیدا نشده پیش از گرگ خود را به محل چشم گذاشتن برساند سک سک بگوید. به این ترتیب تمام نفراتی که گرگ قبلاً پیدا کرده بود آزاد می‌شوند و خود گرگ دوباره در مرحله بعد باید چشم بگذارد.

بازی این طور است که: چند نفر جمع می‌شوند و یک نفر را به قید قرعه انتخاب می‌کنند. سپس او چشم می‌گذارد و دیگران قایم می‌شوند و فردی که چشم گذاشته‌است باید مکان قایم شدن افراد را پیدا کند، بلند بگوید و در محل چشم گذاشتن، دست بگذارد و بگوید: «سُک سُک». افرادی که قایم شده‌اند باید زودتر از کسی که چشم گذاشته «سک سک» کنند. در صورتیکه فرد چشم گذار نتواند هیچ یک از نفرات را سک سک کند، باید بار دیگر چشم گذارد ولی اگر دو نفر را سک سک کند نفر آخری که می‌رسد و سک سک شده‌است باید چشم بگذارد. در صورتی که فرد چشم گذار یک نفر را سک سک کند باز هم او باید چشم گذارد. زمان بازی به دلخواه افراد تنظیم می‌شود. معمولاً مکان‌های شلوغ تر برای بازی بهتر است.

نام این بازی در ادبیات انگلیسی Hide-and-seek می‌باشد.







قلعه

در بازی قلعه یا نجات ابتدا یارکشی می‌شود و سپس با شیر یا خط یکی از گروه‌ها به گرفتن یاران گروه دیگر می‌پردازد هر کسی که دستگیر می‌شود به کنج دیواری برده می‌شود که به آن قلعه گفته می‌شود. اگر در این حال یکی دیگر از اعضای گروه بتواند به قلعه نزدیک شده و دستش را به یکی از افراد دستگیر شده بزند آنها آزاد می‌شوند. بازی تا هنگامی که تمام افراد گروه دستگیر شوند ادامه می‌یابد و سپس دو گروه تعویض می‌شوند. بازی قلعه در مدارس ابتدایی پسرانه ایران بسیار رواج دارد.

در این بازی دو تیم جایی را به عنوان قلعه خود انتخواب کرده. یک گروه (سگ)می‌شود که دنبال گروهی دیگر به نام(بره) می‌دوند اگر دست گرگ‌ها به بره خورد بره باید به قلعه سگ‌ها برود و برای آزاد سازی بره زندانی برهٔ دیگر باید ازدست سگها فرار کند و دست خود را به برهٔ زندانی بزند و بگوید آزاد آنگاه بره آزاد می‌شود بازی تا جایی ادامه دارد که تمام بره‌ها گرفته شوند.






کش بازی

حداقل سه نفر باید در این بازی شرکت کنند دو نفر که کش را به کمک پاهایشان بگیرند و یک نفر که از روی کش بپرد. تعداد افرادی که کش را می‌گیرند می‌تواند بیشتر هم باشد. این بازی چندین مرحله دارد که هر کدام اسم مخصوصی دارد. کسی این مرحله‌ها را به یاد دارد؟







کلاغ‌پر

در این بازی یک نفر که اصطلاحاً اوستا نامیده می‌شود با نام بردن اسم حیوانات و گاهی وقتها اشیا و یا آدمها، مهارت کودکان در زمینه تشخیص پرندگان از سایر موجودات را تقویت می‌کند. به این ترتیب که بچه‌ها به صورت حلقه‌ای گرد هم می‌آیند و انگشت اشاره خود را در مرکز دایره قرار می‌دهند و با شنیدن نام پرنده دست خود را به نشانه پرواز بلند می‌کنند و کسی که اشتباهاً در موردی غیر از پرندگان دست خود را بلند کند بازنده‌است و از حلقه مسابقه خارج می‌شود و این روند تا باقی‌ماندن یک نفر ادامه پیدا می‌کند. لطافت این بازی به اجرای سریع و ابراز هیجان کودکان می‌باشد.گانیه

این بازی در محدوه مربع شکل یا مستطیل شکل به نام زمین بازی انجام می‌شود. حدود زمین بازی مشخص شده و بازیکنان به دو تیم یارکشی می‌شوند. اعضای یک تیم در سراسر زمین بازی پراکنده می‌شوند. اعضای تیم دیگر به صورت تک نفری و با حالت لِی لِی وارد زمین بازی شده و سعی در زدن (رساندن دست به بدن بازیکن تیم مقابل) بازیکنان تیم مقابل می‌کنند. در صورتی که از حالت لِی لِی خارج شوند سوخته و از بازی حذف می‌شوند. در صورتی که پای هر کدام از بازیکنان دو تیم از زمین بازی خارج شود آنها خواهند سوخت. بازی تا زدن آخرین نفر باقی‌مانده در زمین ادامه خواهد داشت. در این هنگام جای دو تیم با هم عوض می‌شود.







گاو گوسال

بازی اینطور است که ابتدا پنج سنگ کوچک یا شیئ دیگر که هر کدام سنبل یک چیز است را تهیه می‌کنیم. سنگ تیره به عنوان گاو، سنگ قهوای به عنوان گوساله، شیئ گرد بعنوان فنگل، شیئ سفید بعنوان پنیر و شیئ دراز بعنوان شاه دراز. اینها باید در حدی باشند که هر کدام به راحتی در مشت بسته جای گیرند. سپس تعدادی دور هم جمع می‌شوند و یک نفر اشیائ را پشت خود یا درپیراهن و یا کیسه یا هر جایی که افراد دیگر نبینند قایم می‌کند و به طور تصادفی یکی رادر مشت بسته بیرون می‌آورد وبصورت سوالی می‌گوید: "گو، گوسال، فنگل پنیر یا شادراز؟ اگر درست پاسخ داد نوبت نفر بعدی می‌شود ولی اگر پاسخ غلط داد جریمه می‌شود که معمولاً کولی دادن به نفر مقابل است و یا هر نوع جریمه‌ای که در ابتدای بازی جمع توافق می‌کنند. سپس نوبت به نفر بعدی است که سوال کند و همینطور بازی ادامه دارد.







گردو، شکستم

این بازی در واقع مقدمه‌ای برای شروع بازی‌های دیگر است. برای تعیین سرگروه یا جای ایستادن هر گروه یا گروهی که باید بازی را شروع کند یا در بازی «وسطی» برای تعیین گروه وسط، بچه‌ها اول این بازی را می‌کنند. دو نقطه را با فاصله‌ای انتخاب می‌کنند. دو نفر نمایندهٔ هر گروه در نقاط این طرف و آن طرف قرار می‌گیرند. یکی، در حالی که پای راست را در جلوی شست پای چپ گذاشته‌است، از یک طرف شروع می‌کند و می‌گوید: گردو! دومی با انجام همین کار می‌گوید: شکستم. هر کس هنگام انجام این کار، یعنی در "گردو" گفتن یا در "شکستم" گفتن، پایش روی پای دیگری برود، گردو را شکسته و برنده‌است و گروه او بازی را شروع می‌کند.

کودکان و تماشاچیان هم شعر می‌خوانند و هیجان‌های خود را تخلیه می‌کنند:

گردو با پا می‌شکنم / چه بی‌صدا می‌شکنم







گرگم به هوا

یکی گرگ شده بقیه برای فرار باید در سطح بالاتری بایستند. به بالا بلندی نیز معروف است.







گرگ رنگی

این بازی شبیه گرگم به هوا و بالا بلندی است با این تفاوت که یکی گرگ شده بقیه برای فرار باید این شعر را بخوانند:

گرگ رنگی به چه رنگی؟ به چه رنگ‌های قشنگی؟

و گرگ یک رنگ را نام می‌برد و بچه‌ها باید سریع بر روی آن رنگ دست بگذارند در صورتی که گرگ آنها را لمس کرد جایشان با گرگ عوض می‌شود.

گونه‌های دیگر با شعرهای دیگری بازی می‌شود مانند:

گرگ: رنگه به رنگه / سایرین: چه رنگه؟ / گرگ: به رنگ آبی
گرگ:حساب گرجه فرنگی / سایرین: به چه رنگی / گرگ:به رنگ زرد







گرگم و گله می‌برم

گرگم و گله می‌برم جوپون داره نمیزاره. من می‌برم خوب خوباشو. من نمیدم بد گلهاشو. کارد من تیزتره، دنبه من لذیذتره. خونه خاله کدوم وره از اینوره از اون وره.

در این بازی با شعر گرگ سعی در ربودن گوسفندانی که چوپان از انها مراقبت می‌کند دارد. شبیه بازی خاله بزغاله است.

شرکت کنندگان این بازی باید بیشتر از ۴ نفر باشند. از بین آن‌ها یکی گرگ می‌شود و دیگری چوپان. همهٔ کودکان پشت چوپان، کمر یکدیگر را می‌گیرند. هرچه تعداد بچه‌ها بیشتر باشد، بازی هیجان‌انگیزتر می‌شود. گرگ روبه روی چوپان و گله‌ای که پشت سرش است، می‌ایستد و می‌خواند: گرگم و گله می‌برم. گوسفندان هم می‌خوانند: چوپون دارم نمی‌ذارم.

ـ گرگ دندان نشان می‌دهدو می‌گوید: کارد (دندون) من تیزتره، لقمهٔ (دنبه ی) من لذیذتره.

ـ خونهٔ خاله از کدوم وره؟

ـ از این ور و از اون وره.

گوسفندان شروع می‌کنند به راست و چپ حرکت کردن. گرگ هم همین‌کار را می‌کند. تا یکی از کودکان را که نتوانسته در حرکت با دیگران هماهنگ شود، می‌گیرد. او جزو دستهٔ گرگ می‌شود، کمر گرگ را می‌گیرد و به جدا کردن گوسفندان از گله کمک می‌کند و با او شعر می‌خواند.

این بازی یک سرگرمی پرشور و نشاط است و مشارکت و کار گروهی را به کودکان می‌آموزد. بازنده ندارد و هر دو گروه برنده‌اند.
گُل یا پوچگل یاپوچ یه بازی دسته جمعی هستش که معمولاً دونفره هم بازی می‌کنن. دراین بازی یک شی گردکوچک مثل نخود، سنگ ریزه یا هرچیز کوچک مشابه را داخل یکی از دستان قرارداده به طوری که افراد دیگر نبینند بایدبه اصطلاح گل را پیدا کنند.لی لی

این بازی بیشتر توسط دختران انجام می‌شود. اصول این بازی با پریدن از روی مربع‌های کشیده شده روی زمین است. هر مربع یک شماره از خود دارد. شرکت کننده اول سنگی را روی یک شماره می‌اندازد و اگر توانست این کار را بطور دقیق انجام دهد با لی لی کردن همه مربع‌ها را بجز مربعی که سنگ را در آن انداخته طی می‌کند و سنگ را در بازگشت می‌آورد.







لی لی حوضک

در این بازی مادر یا بزرگ‎تر دیگری دست کودک را در دست می‎گیرد، با انگشت دست دیگر کف دست کودک را قلقلک می‌دهد و می‌گوید:“ لی لی حوضک، جوجو اومد آب‎بخوره‎ افتاد تو حوضک. ” انگشت کوچک را جمع می‎کند:“ این درش آورد. ” انگشت دوم را جمع می‎کند: “ این شستش ” انگشت سوم را جمع می‎کند: “ این پختش. ” ” کی خوردش؟ ” انگشت شصت را می‎گیرد و حرکت می‌دهد: “ منِ منِ کله گنده ”

این بازی با انواع شعرگونه‌های دیگر نیز اجرا می‌شود. با گرفتن انگشت کوچک:“ این‎گفت: بریم دزدی. این گفت چی چی بدزدیم؟ این گفت تشت طلای پادشاه رو. این گفت: جواب خدا رو کی می‌ده؟ ” با تکان تکان دادن انگشت شصت: این گفت:“ منِ منِ کله گنده!”

یا شعر جدید آن: “ این کوچول موچوله، این داداشِ (خواهرِ) کوچوله، این بابایِ کوچوله، این مامانِ کوچوله، دوستشون داری؟ بله، بله، یک دنیا. ”

این بازی علاوه بر آشنایی با ریتم و قافیه و وزن، علاوه بر رابطة عاطفی با کودک و علاوه بر تحریک حس لامسة کودک، بیان نکته‎های اجتماعی و آموزش ریاضی را نیز برای کودک آغاز می‎کند. کودک برای اینکه شمارش را بیاموزد مانند اجداد خود از انگشتانش استفاده می‎کند.

کودک برای یادگیری این امر ابتدا باید بیاموزد که انگشتان را به نوبت و با عدد مناسب آن مشخص کند. مدت‎ها طول می‎کشد تا کودک این ترتیب و این تطبیق را فرا گیرد و چه چیز زیباتر و پر انگیزه تر از یک کلام آهنگین دوست داشتنی او را به این کار تر غیب می‌کند؟
مادام یسیکی مادام می‌شود. بقیه پشت یک خط می‌ایستند. بچه‌ها باید مسافتی راطی کنند تا به هدفی که از انها چند متری جلوتر است برسند. اولین نفری که به مقصد و هدف رسید برنده‌است. برای طی این مسافت باید مدل قدمها و تعداد انها برای هر بچه را مادام تعیین کند. مثلاً ۲ قدم فیلی ۴ قدم خرگوشی. ۱۰ قدم مورچه‌ای. چیزی که مهم است این است که هر بچه بعد از شنیدن دستور مادام در مورد چگونگی و تعداد قدمهایی که باید بر دارد باید بگوید مادام و مادام جواب دهد یس. اگر بچه فراموش کند بگوید مادام باید او دوباره به خط شروع باز گردد.نخ بازی

نخ بازی نوعی بازی مهارتی است که بازیکنان با استفاده از یک نخ شکل‌هایی را می‌سازند.

در گونهٔ دو نفرهٔ این بازی که به Cat's cradle معروف است، از نخی که دو سرش گره خورده و یک منحنی بسته تشکیل داده است استفاده می‌شود. دو بازیکن باید به نوبت نخ را از دست یکدیگر بگیرند بدون اینکه در هم گره بخورد و در همان حال شکل جدیدی با آن بسازند.
page1 - page2 - page3 - page4 - page5 - page7 - page8 - | 10:32 am
خودرو

خودرو هم‌چنین اتومبیل یا ماشین و به زبان فارسی دری «موتِر» به وسیله نقلیه چرخداری گفته می‌شود که موتور خود را حمل می‌کند.

خودرو به وسایلی گفته می‌شود که بدون ارتباط با وسیله دیگر و به کمک نیروی ماشینی خود، قادر به حرکت باشد.






دید کلی
اصولاً برای تمام وسایلی که دارای منبع قدرت باشند و به خودی خود بتوانند حرکت کنند، می‌توان واژهٔ خودرو را بکار برد. لیکن کاربرد این واژه در زبان ما دارای محدوده مشخصی است که معمولاً به وسایل متحرکی گفته می‌شود که همگی دارای حرکت بوده و با زمین در تماس هستند.




تاریخچه
شاید بتوان اولین ایدهٔ مکتوب در مورد وسیلهٔ نقلیه‌ای را که بدون نیروی انسان یا حیوانات قادر به حرکت باشد، در ایلیاد اثر هومر یافت. در قسمتی از رمان، هفاستوس (خدای آتش و فلزکاری) یک سه‌چرخهٔ متحرک می‌سازد و از آن برای جابجایی استفاده می‌کند. اما در عالم واقع، این وسیله برای اولین بار در سال ۱۶۷۸ توسط پدر فردیناند فربیست مبلغ مسیحی بلژیکی در چین طراحی و ساخته شد که توسط

بخار کار می‌کرد. این خودرو اولیه ۶۵ سانتی متر طول داشت و به عنوان وسیله سرگرمی برای امپراطور چین ساخته شده بود. اولین اتومبیل واقعی با نیروی بخار که برای جابجائی انسان و بار بکار گرفته شد در سال ۱۷۶۷ توسط نیکلاس جوزف کان فرانسوی طراحی و ساخته شد. خودرو کان می‌توانست ۴ تن بار به همراه ۲ خدمه را با سرعت ۷/۸ کیلومتر بر ساعت به حرکت در آورد. اولین تصادف خودروئی جهان نیز با این خودرو در سال ۱۷۷۱ اتفاق افتاد.

موتور احتراقی در سال ۱۸۶۰ میلادی به‌وسیلهٔ یک بلژیکی به نام اتین لونوار اختراع شد. پس از آن، روند تکامل صنعت خودروسازی تداوم یافت و در بین سال‌های ۱۸۶۰ تا ۱۹۷۰ میلادی در اروپا اختراعات مختلفی به وسیله چند تن از مهندسان انجام گرفت.

نخستین خودرو با موتور برون سوز یک موتور کوچک بود که بر روی یک گاری کوچک نصب شد. این خودرو را زیگفرد مارکوس در سال ۱۸۷۴ میلادی در شهر وین ساخت. موتور این وسیله نقلیه، موتور بخاری یا موتور برون سوز نام گرفت. اما به‌تدریج موتورهای برونسوز تبدیل به موتورهای درونسوز گردیدند. در موتورهای درونسوز، مخلوط هوا و گاز در داخل سیلندر به وسیله جرقه محترق می‌گردد. اولین نمونه موتور احتراق داخلی را یک مهندس آلمانی به نام نیکلاس اتو ساخت. موتورهای امروزی، در حقیقت نمونه تکامل یافته این موتور محسوب می‌شوند.

اختراع خودرو به کارل بنز نسبت داده می‌شود. او در سال ۱۸۸۵ موفق به ساخت اولین خودرو با موتور احتراقی گردید. در سال ۱۸۸۸ برتا بنر همسر کارل بنز اولین سفر خودروئی را با خودرو سه چرخ ساخت بنز انجام داد. در این سفر او فاصله ۱۰۶ کیلومتری مانهایم تا فورتزهایم را برای بر گرداندن فرزندانش ریچارد و یوگن بصورت رفت و طی کرد. او دلیل این سفر را دیدار مادرش در فورتزهایم ذکر کرد ولی در حقیقت هدف او از این سفر نشان دادن قابلیتهای خودرو بود.

درعین حال، برخی به اشتباه، هنری فورد را به عنوان مخترع خودرو می‌دانند. این اشتباه به این خاطر رخ می‌دهد که هنری فورد، در واقع، ایدهٔ تولید اتومبیل ارزان قیمت را تحقق بخشید و استفاده از خودرو را در مقیاس گسترده و توسط مردم عادی امکان‌پذیر نمود. هنری فورد در سال ۱۸۹۱ یک موتور کوچک گازوئیلی طراحی کرد و سه سال بعد، یک ماشین گازوئیلی ساخت که به نام کالسکه بدون اسب شناخته می‌شود. ۵ سال بعد، هنری فورد طراحی ماشین‌های موسوم به مدل A و مدل T را آغاز کرد. او سرانجام توانست خط تولید و مونتاژ این اتومبیل‌ها را توسعه دهد تا تولید ماشین‌ها سریع‌تر و اقتصادی‌تر شود. مدل T اتومبیلی بود که در همه جای اروپا به‌راحتی استفاده می‌شد و موتورش آنقدر قوی بودکه در زمین‌های ناهموار به راحتی حرکت می‌کرد. این اتومبیل، به سادگی تعمیر می‌شد و حتی یک کشاورز با کمی دقت می‌توانست قطعات معیوب آن را عوض کند. قیمت این اتومبیل در آن زمان، ۸۵۰ دلار بود. این قیمت اگرچه نسبت به درآمد مردمان عادی، قیمت بالایی محسوب می‌شد، ولی نسبت به اتومبیل‌های زمان خودش بسیار ارزان بود.
چندی از مقاطع بسیار مهم و تحولات اساسی در تاریخچه خودرو :

سال ۱۷۶۷ میلادی: ساخت اولین وسیله نقلیه خودروئی قابل استفاده توسط کان
سال ۱۸۷۶ میلادی: ساخت موتور چهارزمانه توسط اتو و لانگن
سال ۱۸۸۳ میلادی: ساخت موتور کاربوراتوردار با دور زیاد توسط دیملر
سال ۱۸۸۴میلادی: ساخت اولین موتور سیکلت با قدرت ۲/۱ اسب بخار توسط دیلمر
سال ۱۸۸۵ میلادی:ساخت اتومبیل سه چرخه با دستگاه اشتعال برقی توسط بنز
سال ۱۸۹۳ میلادی: ساخت کاربراتورردولف دیزل
سال ۱۹۰۰ میلادی: طراحی ساختمان کلی اتومبیل به نحوی که امروزه هم رایج است
سال ۱۹۲۴ میلادی: ساخت یک خودرو با استفاده از موتور دیزل توسط کارخانه بنز
سال ۱۹۵۷ میلادی: ساخت موتور وانکل



ساختمان خودروها

هر خودرو را می‌توان به هفت بخش کلی تقسیم کرد که عبارت‌اند از:

مولد قدرت(موتور): در این واحد که انرژی شیمیایی بنزین به انرژی مکانیکی تبدیل می‌شود حرارت ناشی از سوختن هیدروکربورها با بالاتر از ۷۰۰درجهٔ سانتیگراد می‌رسدکه به علت بازده مفید سیستم از هر ۴ قسمت حرارت تولید شده۱ قسمت به انرژی مکانیکی تبدیل می‌شدو بقیه به صورت هوای گرم یا دودهای حاصل از احتراق از موتور خارج می‌شود

در یک موتور در حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ قطعهٔ متحرک وجود دارد که همه نیاز به روغن کاری دارند با توجه به درست کار کردن سیستم روغنکاری و لی باز هم عمر مفید یک خودرو ۸ سال کار و یا پیمودن۱۵۰۰۰۰کیلومترمسافت است.در حقیقت، عملکرد موتور چهار مرحله است که به اختصار به توضیح آن‌ها می‌پردازیم.

1. در مرحله اول، سوپاپ ورود هوا باز شده و با حرکت رو به پایین پیستون، مخلوط هوا و سوخت وارد سیلندر می‌شود.

2. در این مرحله، سوپاپ‌ها بسته شده و با حرکت رو به بالای پیستون، مخلوط هوا و سوخت به شدت فشرده می‌شود.

3. وقتی که پیستون به بالاترین سطح خود رسید، با جرقه زدن شمع، احتراق انجام می‌شود و نیروی حاصل از احتراق، پیستون را با فشار بسیار بالا به پایین هدایت می‌کند.

4. در مرحله آخر نیز سوپاپ خروجی باز شده و با حرکت رو به بالای پیستون، تمامی گازهای حاصل از احتراق، از سیلندر خارج می‌شوند. این چرخه چهار مرحله‌ای، به سرعت در موتور تکرار شده و موتور روشن می‌شود. گفتنی است، در خودروها، برای افزایش توان خروجی، از موتورهای 4، 6، 8، و یا 12 سیلندر استفاده می‌شود. در این فیلم[۲] کوتاه شما می‎توانید به‎خوبی با مطالب بالا آشنا شوید.

سیستم انتقال قدرت:این مجموعه وظیفه دارد قدرت تولیدی موتور را به چرخها انتقال دهد که شامل جعبه دنده یا مبدل گشتاور و سرعت، وکلاچ می‌باشد.
گروه فنر بندی و تعلیق:در اتومبیل‌های جدید دستگاه فنر بندی در هر دقیقه بیش از ۱۰۰۰تا ۱۲۰۰بار نوسان می‌کند تا اتاق و شاسی، سرنشینان را در معرض ضربه‌های ناشی از ناهواری‌ها ی جاده قرار ندهد
گروه چرخ بندی ترمزها:به طور متوسط در هر ۹۰۰۰۰کیلو متر مسافت پیموده شده یا هر شش سال کار خودرو هر چرخ حدود ۹۵ میلیون بار چرخش می‌کند
گروه بدنه و شاسی:بدنهٔ خودرهای جدید طوری ساخته می‌شود که بتواند تمامی قطعات را نگهداری کند در هر بدنهٔ خودرو حدود ۴۰متر مربع ورق فولادی به کار می‌رود که ضخامت آن۴/۰ تا ۲/۱می باشد
گروه هدایت و فرمان:نیروی متوسطی که لازم است تا بتوا خودرو را در یک پیچ معمولی هدایت کرد بین ۵ تا ۱۰ کیلوگرم می‌باشد ولی سیستم‌های جدید فرمان ای نیرو را به حدود ۳۰گرم کاهش داده‌است
گروه مدارات الکتریکی:از باتری‌های ۲۴،۱۲،۶ ولتی برای راه اندازی و روشن کردن موتور استفاده می‌شود سیستم جرقه زنی را تا ۳۰۰۰۰ولت افزایش داده برای جرقه زنی موتور اماده می‌کند در این گروه همچنین چراغهای روشنایی و علایم وبرف پاکن‌ها و بخاری و دیگر وسایل الکتریکی نصب شده‌است




خودروی پرنده
خودروی برقی را یک شرکت فرانسوی طراحی نموده است.این خودرو پرنده که پگاس نام دارد می تواند تا ارتفاع 3 هزار متری سطح زمین پرواز کند. ارتش فرانسه از تولید این خودرو استقبال کرده و برای تولید هر دستگاه 60 هزار یورو سرمایه گذاری می کند. این خودرو توسط شرکت ویلون ساخته می شود و برای به پرواز درآمدن و به زمین نشستن به یکصد متر باند نیاز دارد و می تواند با سرعتی معادل 80 کیلومتر در ساعت در آسمان به حرکت درآید.همچنین در سطح زمین می تواند با سرعتی معادل یکصد کیلومتر در ساعت حرکت کند و میزان ذخیره سوخت آن برای پرواز به مدت 3 ساعت کافی است. طراح این خودرو که از سال 2008 بر روی این طرح کار می کند هدف از ساخت آن را تغییر کاربری سریع برای حرکت در زمین و آسمان اعلام کرده است، زیرا این خودرو به خاطر سبکی قادر است در اندک زمان ممکن از حرکت در آسمان به حرکت در سطح زمین و بالعکس مبادرت کند.ابراز امیدواری کرد که پس از پشت سر گذاردن مراحل آزمایشی، این خودرو در مرحله تولید انبوه با قیمتی معادل صد هزار یورو وارد بازار شود.



خودروی برقی

خودرو برقی به خودروی می‌گویند که از باتری جهت نیروی محرکه به‌جای موتور درون‌سوز استفاده می‌کند.

اولین خودروهای برقی در قرن نوزدهم ظاهر شدند. تولید اینگونه خودروها با تولید انبوه اتومبیل احتراقی دچار افت شدید گردید. اما برخی خودروهای برقی همانند تسلا رودستر (یک خودروی لوکس برقی) و جنرال موتورز ای‌وی-۱ موفقیت آمیز بوده‌اند.


برخی نمونه خودروی برقی
خودروی تماماً الکتریکی Tesla Model S، سریع‌ترین خودروی سدانی است که تاکنون در آمریکا ساخته شده. جالب است بدانید که 0 تا 100 این خودرو چیزی درحدود 3.9 ثانیه است. قدرت موتور این خودرو 416 اسب بخار معادل یک Audi R8 تولید شرکت تیونیگ "منصوری" است. در Tesla Model S که از بدنه‌ای آلومینیومی ساخته شده است، یک موتور الکتریکی 16,000 دوربردقیقه با گشتاور 600 نیوتن-متر به‌کار رفته است. این موتور توسط تعداد بسیار زیادی از پکیج‌های باتری متشکل از 7,000 سلول لیتیم ـ یون که در کف خودرو جاسازی شده‌اند، به چرخش درمی‌آید و نکته قابل‌توجه همین باتری‌ها هستند که وزنی در حدود 455 کیلوگرم دارند. باتری‌ها در هر شکل و اندازه‌ای می‌توانند باشند. شارژ باتری‌های این خودرو از طریق شارژرهای 110 ولت یا 220 ولت خانگی به راحتی امکان‌پذیر است.



REVA
خودروی REVAi که در بریتانیا به نام G-Wiz شناخته می‌شود یک خودروی کوچک الکتریکی است که به وسیله تولیدکننده هندی به نام REVA Electric و از سال ۲۰۰۱ تولید می‌گردد. شرکت REVA تا سال ۲۰۱۱ بیش از ۴۰۰۰ دستگاه از این نوع خودرو را در ۲۶ کشور جهان به فروش رسانده‌است. در بسیاری از کشورها REVAi استانداردهای کافی جهت به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک خودروی کامل را بدست نیاورده به نحوی که در سایر کلاسها نظیر خودروی شبه برقی در آمریکا و چهارچرخه موتوری در اروپا طبقه‌بندی شده‌است. این خودرو در ابتدا تحت نام REVA شناخته می‌شد که بعداً با تغییرات و بهینه سازی‌های انجام شده بر روی آن تحت نام REVAi و با قابلیت‌های بهتر عرضه گردید. رویهمرفته مدل قدیمی و جدید آن لقب پرفروشترین خودروی برقی جهان را تا اواخر سال ۲۰۰۹ به خود اختصاص داده‌است.



طراحی
REVAi یک خودروی هاچ بک ۳ در و کوچک است که دارای ابعاد 2.6m طول، 1.3mعرض و 1.5m ارتفاع می‌باشد. این خودرو قابلیت حمل ۲ بزرگسال در جلو و ۲ کودک را در صندلیهای عقب دارا بوده و صندلیهای عقب می‌توانند به منظور ایجاد فضا برای حمل بار بیشتر کاملاً خوابانده شوند. حداکثر وزن مسافر و بار این خودرو به صورت توام ۲۷۰ کیلوگرم می‌باشد. REVAi به منظور سفرهای درون شهری و به ویژه تردد بین منزل و محل کار خصوصاً در ترافیکهای سنگین طراحی شده و در اروپا این خودرو تحت عنوان چهارچرخه سنگین (Category L7) طبقه بندی شده‌است. این خودرو دارای اجازه صادرات به آمریکا است به شرطی که دارای محدودکننده سرعت به کمتر از ۲۵ مایل در ساعت بوده و به منظور رفت‌وآمدهای کوتاه (Neighborhood Electric Vehicle) از آن استفاده گردد.




ریزترین خودروی برقی جهان

خودروهای برقی متعددی طی سالهای گذشته تولید شده‌اند که از ابعاد کوچکی برخوردار بوده‌اند، با این همه تمامی این خودروهای کوچک در مقایسه با خودروی برقی که دانشمندان سوئیسی ابداع کرده‌اند بسیار غول پیکر به شمار می‌روند. به گزارش خبرگزاری مهر، گروه سوئیسی «امپتا» طی همکاری با دانشمندان هلندی دانشگاه گرونینگن یکی از بی نظیرترین خوردوهای برقی جهان را ساخته‌اند که ابعاد آن 4x2 نانومتر است.

این نانوخودرو که از یک تک مولکول ساخته شده دارای چهار چرخ است که عملکرد هر یک از چرخها مشابه چرخی با موتور مجزا است. این خودرو می‌تواند در مسیری مستقیم بر روی سطحی مسی حرکت کند و به جای حمل باتری برق مورد نیاز خود را از سر «میکروسکوپ پویشی تونلی» که بالای آن قرار خواهد گرفت، تامین کند.

این نانوخودرو برای هر نیم دوری که چرخهایش خواهند زد به ۵۰۰ میلی ولت انرژی نیاز خواهد داشت. زمانی که خودرو وارد یک دست انداز می‌شود، الکترونها از میان مولکول نفوذ کرده و منجر به تغییرات ساختاری برگشت پذیری در هریک از موتورها یا چرخها می‌شوند. این تغییرات باعث می‌شوند هر چهار چرخ به صورت همزمان به جلو حرکت کنند.

بر اساس گزارش گیزمگ، اجرایی کردن این کار برای هماهنگ سازی حرکت همزمان چرخها در عمل بسیار دشوار است با این همه در نهایت پس از ۱۰ تحریک الکتریکی، نانوخودرو توانست ۶ نانومتر به جلو حرکت کند.



ماشینی کردن

ماشینی کردن یا مکانیزه کردن یا مکانیزاسیون به معنی انجام کار به وسیلهٔ ماشین است.در مکانیزاسیون٬ فعالیت ماشین٬ جایگزین یا مکمل فعالیت انسان در پردازش اطلاعات یا تولید محصول می‌شود. در مکانیزاسیون برخلاف اتوماسیون٬ ماشین الزاماً توسط انسان هدایت می‌گردد.
ساعت : 10:32 am | نویسنده : admin | پایگاه صنعتی | مطلب قبلی
پایگاه صنعتی | next page | next page