جمعیت
جمعیت
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، جمعیت ایران را براساس برآوردهای مرکز آمار ایران، ۷۷٫۰۰۰٫۰۰۰ میلیون نفر اعلام کرد.
بر پایهٔ گزارشی از سوی مجمع جهانی اقتصاد ایران هجدهمین کشور پرجمعیت جهان شناخته شدهاست.
پیش بینی میشود با نرخ رشد کنونی ، جمعیت ایران تا سال ۲۰۵۰ به ۱۰۵ میلیون تن افزایش یابد.
زبان
در ایران در مجموع حدود ۷۵ زبان و گویش رواج دارد و بزرگترین گروههای زبانی ایران را فارسی، ترکی آذربایجانی، کردی، لری، ترکمنی، گیلکی،تبری یا مازندرانی، خلجی، تالشی، عربی، بلوچی، لکی، دیلمی، تاتی، ارمنی، آشوری، مندایی، گرجی، عبری، کلدانی و... تشکیل میدهند.
تاکنون در هیچیک از سرشماریهای ایران پرسشهای مربوط به وابستگیهای قومی و زبانی مطرح نشدهاست. البته این سؤال در پرسشنامههای سرشماری سال ۱۳۶۵ مطرح شده بود ولی به دلیل ملاحظات سیاسی از جمعآوری اطلاعات مربوط به آن خودداری شد. با این حال تحقیقات و برآوردهایی در مورد ترکیب قومی و زبانی کشور انجام شدهاست. یکی از این تحقیقات به نمونهگیری سازمان ثبت احوال کشور در مرداد ۱۳۷۰ باز میگردد که زبان مادری زنانی را که برای دریافت شناسنامه فرزندان خود به دفاتر ثبت احوال مراجعه کرده بودند، مورد پرسش قرار میداد. در این نظرسنجی از مجموع ۴۹٬۵۵۸ مادر، ۴۶٫۲٪ به پارسی، ۲۰٫۶٪ به آذری، ۱۰٪ به کردی، ۸٫۹٪ به لری، ۷٫۲٪ به شمالی، ۳٫۵٪ به عربی، ۲٫۷٪ به بلوچی، ۰٫۶٪ به ترکمنی، ۰٫۱٪ به ارمنی و ۰٫۲٪ به دیگر زبانها تکلم میکردند. مشابه این نظرسنجی در سال ۱۳۷۳ هم انجام شد و به نتایج مشابهی رسید. در این نظرسنجیها مشخص شد که سطح باروری و ویژگیهای جمعیتی بر حسب جامعهٔ زبانی مادران بسیار متفاوت است و تعداد فرزندان زنده به دنیا آورده در گروههای مختلف زبانی بین ۲٫۹ تا ۵ قرار داشت اما مطالعهای دیگر نشان داد که این اختلاف بیشتر از تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی این گروهها ناشی میشود تا صرف تعلق قومی و زبانی آنها.
ترکیب زبانی جمعیت ایران بر اساس «کتاب واقعیتهای جهان سیا» ۵۳٪ پارسی و گویشهای پارسی، ۱۸٪ ترکی و دیگر گویشهای ترکی، ۱۰٪ کردی، ۷٪ گیلکی و مازندرانی، ۶٪ لری، ۲٪ بلوچی، ۲٪ عربی و ۲٪ زبانهای دیگر است.
زبان رسمی و اداری ایران پارسی است. پارسی یکی از زبانهای شاخه هند و اروپایی است. براساس اصل پانزدهم قانون اساسی ایران کتابهای درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان پارسی آزاد است.
دین
دورهٔ مهرپرستی
دورهٔ مزدیسنی (کیش زرتشت)
دورهٔ اسلامی
هم چنین آیینهای دیگر در برخی دورهها رواج یافتهاند مانند دین مزدک، مانی و مسیحیت پیش از اسلام. در پانصد سال گذشته، پس از تشکیل دولت صفویان همواره تشیع آیین رسمی ایران بودهاست. بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰از ۷۵٬۱۴۹٬۶۶۹ نفر سرشماری شده در خصوص نوع دین، ۹۹/۳۸ درصد (۷۴٬۶۸۲٬۹۳۸ نفر) مسلمان، ۰/۱۶ درصد (۱۱۷٬۷۰۴ نفر) مسیحی، ۰/۰۱ درصد (۸٬۷۵۶ نفر) کلیمی، ۰/۰۳ درصد (۲۵٬۲۷۱ نفر) زرتشتی، ۰/۰۷ درصد (۴۹٬۱۰۱ نفر) سایر ادیان و ۰/۳۵ درصد (۲۶۵٬۸۹۹ نفر) اظهار نشده ثبت شده است. برآوردهای خارجی انجام شده از جمعیت ایران، ٪۸۹ شیعه، ٪۹ سنی و ٪۲ مسیحی، زرتشتی، یهودی، بهائی و پیروان سایر ادیان هستند که با آمارهای رسمی اندکی متفاوت است.
در اصل ۱۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی دین رسمی است و سایر مذاهب اسلامی که در قانون اساسی به آنها تصریح شده شامل مذاهب چهارگانه اهل سنت (حنفی، شافعی، حنبلی، مالکی) و شیعیان زیدی (چهار امامی) نیز قانونی و دارای احترام کامل میباشند. هم چنین در اصل ۱۳ قانون اساسی، ایرانیان مسیحی، یهودی و زرتشتی به عنوان اقلیت دینی پذیرفته شدهاند و میتوانند در حدود قانون بر اساس کیش خود عمل نمایند.
راهها
راه آهن سراسری جنوب باختر ایران را به شمال خاور آن، شمال باختر را به شمال خاور، و شمال باختر را به جنوب میانی متصل میسازد. خط آهنی که جنوب باختر ایران را به شمال خاور آن متصل میکند، نخستین خطآهن ایران است که در زمان رضا شاه ساخته شدهاست که بندر امام خمینی (شاپور پیشین) را به بندر ترکمن متصل میکند. خطآهن دیگری از بندرعباس تا بافق و از آنجا به سرخس (به سوی ترکمنستان) و قطور (به سوی ترکیه) اتصال دارد. شمال خاور و شمال باختر ایران نیز با خطآهن به هم ارتباط دارند.
همچنین جادههای آسفالته و خاکی همه شهرهای ایران را به هم مربوط میسازد. راههای کشتیرانی در دریای خزر، دریای عمان و خلیج فارس برقرار است. راههای هوایی میان بیشتر کشورهای بزرگ جهان و شهرهای بزرگ ایران برقرار است.
سالانه ۸۰۰ هزار تصادف در ایران روی میدهد که از حیث آمار مرگبارترین حوادث جادهای ایران رتبه اول را در جهان دارد.
اقتصاد
در ۳۰ سال گذشته جمعیت ۳۶ میلیونی ایران به ۷۷ میلیون تن افزایش پیدا کرده و نخستین موج این نسل نو به بزرگسالی رسیدهاست. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری به ۲۲ درصد رسیدهاست اما برخی کارشناسان رقم آن را ۱۲٫۲ درصد برآورد میکنند. محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین میگوید: «حضور سالانه ۷۰۰ هزار نفر به بازارکار نشانگر فشار شدیدی است که اقتصاد ایران ناگزیر به تحمل آن است.»
در دوره (۱۳۸۳–۱۳۵۳)، نرخ تورم گاه ۷ درصد بوده و گاه به مرز ۵۰ درصد نزدیک شدهاست و نرخ بیکاری زمانی ۳ درصد و گاهی بیش از ۱۶ درصد بودهاست. در حالی که در زمینه بدهی خارجی، این رقم برای مدتها صفر بوده ولی گاه چنان افزایش یافته که دولت را با بحران بازپرداخت مواجه کردهاست. خصوصی سازی، رهایی از اقتصاد متکی به نفت و همگام شدن با اقتصاد جهانی پیشنهادهایی است که از سوی تحلیلگران برای بهبود اوضاع اقتصادی ایران مطرح میشود.
وابستگی شدید به درآمدهای غیرقابل اعتماد نفتی، برنامه ریزی اقتصادی ایران را همواره شکننده کردهاست. برنامه دولت این است که وابستگی به درآمدهای نفتی را که ۸۰ درصد درآمدهای ارزی ایران را تشکیل میدهد، کاهش دهد اما هر گونه تلاش برای خارج کردن درآمدهای نفتی به معنای آن است که درآمدهای مالیاتی چند برابر شود. در همین راستا دولت اقدام به اجرای طرح هدفمندی یارانهها نمودهاست.
صنعت ایران پس از سالها همچنان زیر پوشش یک رشته قوانین حمایتی دولتی فعالیت میکند و اگر در برابر فشارهای رقابتی جهانی قرار گیرد ممکن است بسیاری از کارخانهها تعطیل شود و بیکاری افزایش یابد.
ایران در سالیان مختلف رشد اقتصادی مختلفی را تجربه کردهاست. بر پایهگذارش صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۰۹ رشد اقتصادی ایران ۱٫۱ بوده که این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۱٫۶ درصد رسیدهاست که پس از قرقیزستان کمترین نرخ رشد اقتصادی را در بین کشورهای منطقه داشتهاست. بر پایه پیش بینی صندوق بینالمللی پول نرخ رشد ایران در سال ۲۰۱۱ به صفر درصد نزول میکند و در سال ۲۰۱۲ به ۳ درصد خواهد رسید.
بانک جهانی در سال ۲۰۱۰ اعلام نمود ایران ۱۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد. همچنین رئیس وقت بانک مرکزی ایران در سال ۱۳۸۹ اعلام کرد که ذخیره طلای ایران به صورت میانگین ۱۳۵۰ دلار است. همچنین اکونومیست اعلام کرد ذخایر ایران بجز طلا در سال ۲۰۰۹ میلادی ۸۱ میلیارد دلار بودهاست و این رقم در سال ۲۰۱۰ کاهش شش میلیارد دلاری داشت.
کشاورزی
ایران در زمینه کشاورزی و باغداری، در خصوص برخی تولیدات دارای رتبههای بالایی است. بنا بر آمار سال ۲۰۰۷، این کشور در تولید خیار در جهان دارای مقام دوم، بادام مقام چهارم، سیب مقام پنجم گیلاس سوم، انجیر مقام سوم، پسته مقام اول، طالبی مقام چهارم، گردو مقام چهارم، زردآلو مقام دوم، خرما مقام دوم، نخود مقام چهارم، هندوانه مقام پنجم، میباشد.
صنایع
عمدهترین صنایع پیشرفته ایران عبارتاند از: صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، نساجی، شیمیایی، غذایی، خودروسازی، سدسازی، الکتریکی و الکترونیکی و....
سازههای مهم دستی و سنتی ایران عبارتاند از: فرش و قالی، گلیم بافی و زیلو، منبتکاری، خاتمکاری و سفالگری.
منابع و معادن
مهمترین صنایع و معادن ایران عبارتست از: نفت و گاز. ایران، سومین ذخایر نفتی جهان، یازده درصد ذخایر ثابت شده نفتی زمین معادل ۱۳۰ میلیارد بشکه؛ و نیز دومین ذخایر گازی جهان، هجده درصد ذخایر ثابت شده گاز زمین، معادل ۲۶ تریلیون متر مکعب را در اختیار خود دارد. همچنین ایران دومین صادرکننده بزرگ سازمان اپک است که پتانسیل تبدیل شدن به یک ابرقدرت انرژی را دارد. مهمترین منطقههای نفتی این کشور مسجد سلیمان، هفتگل، گچساران، آغاجاری و اسلام آباد غرب(شاه آباد پیشین) است. همچنین دریای مازندران نیز اندوخته نفتی بسیاری را در خود نهفته دارد. نفت قم نیز در حال بهرهبرداری است. مهمترین میدان گازی ایران، میدان گازی پارس، شامل: میدان گازی پارس جنوبی در منطقه عسلویه و میدان گازی پارس شمالی در منطقه مندستان هر دو در استان بوشهر واقع است.بیشترین معادن در حال بهرهبرداری در استانهای خراسان وجود دارد. دیگر معادن مهم ایران عبارتاند از: معادن کانیهای فلزی: آهن، منگنز، کرومیت، مس، سرب، روی، نیکل، کبالت، طلا، نقره و اورانیوم؛ معدنی شیمیایی: گوگرد، نمک؛ سنگهای تزئینی مانند فیروزه؛ شن و ماسه؛ و زغال سنگ.
گردشگری
گردشگری در ایران به مجموعه امکانات گردشگری از جمله بناهای تاریخی، مکانهای تفریحی، طبیعت، حمل و نقل، هتلداری و... گفته میشود. گردشگری ایران به عنوان یک صنعت از ظرفیتهای بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است.
بر پایهٔ گزارش سازمان جهانی جهانگردی، ایران رتبه دهم جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی را در جهان دارا است، ولی با این وجود به دلیل محدودیتهای اجتماعی و تفریحی تاکنون چندان در جذب گردشگران خارجی موفق نبودهاست.
هنر و فرهنگ
فرهنگ ایرانی ریشه در تاریخ دارد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتّی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.
در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای ایران است را به اختصار چنین برشمرد:
زبان پارسی که مهمترین شاخص فرهنگ ایرانی است.
اعیاد ملی از جمله نوروز
شخصیتهای اسطورهای از جمله رستم
اساطیر تمثیلی همچون دیو و سیمرغ
معماری ایرانی
موسیقی ایرانی
موسیقی ایرانی به گونههای گوناگون بازشناخته میشود، موسیقی کلاسیک (یا موسیقی اصیل یا ردیف)، موسیقی محلی (نواحی)، موسیقی آیینی و مذهبی. به دلیل از بین رفتن بسیاری از قطعات و آثار تاریخی موسیقی دقیقاً روشن نیست اینگونه موسیقی در طول تاریخ چگونه اجرا میشده ولی در دوره معاصر، موسیقی ایرانی هم به صورت تکنوازی (عمدتاً مبتنی بر بداهه نوازی) و هم به گونه گروهی که دربرگیرنده خواننده، نوازنده و تنبکنواز است، نواخته میشود. موسیقی ایرانی هنگامی که به گونه تکنوازی نواخته میشود، مونوفونیک است، هرچند در تکنوازی نیز آکوردها برای آرایهبندی به کار میروند و در برخی فرمها شاید در سراسر یک آهنگ نُت پدال نواخته شود. موسیقی که به گونه گروهی نواخته میشود، هته روفونیک است و آهنگی که خواننده آماده میکند، نوازنده به آسانی آن را بازتاب میدهد و کم و بیش آن را دگرگون میسازد.
نگارگری ایرانی
نگارگری ایرانی که به اشتباه مینیاتور نیز خوانده میشود شامل آثاری از دورههای مختلف تاریخ اسلامی ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه، سمک عیار)، علمی و فنی (التریاق، الادویه المفرده، الاغانی)، تاریخی (جامع التواریخ)، و همچنین، برخی کتب مذهبی، همچون، خاوران نامه میباشد. اولین آثاری که بتوان نام نقاشی بر آنها نهاد، در غار دوشه لرستان و با حدود هشت تا دههزار سال قدمت به دست آمده، و در دوره تاریخی آنچه را که بتوان نقاشی نامید در دیوارنگاریهای اشکانی و ساسانی میتوان دید. با ورود اسلام به ایران، این کشور تا مدتها به دست امویان و عباسیان اداره شد، و از آن پس، با روی کار آمدن سلسلههای ایرانی سامانیان، غزنویان، و آل بویه استقلال از دست رفتهٔ ایرانیان تا حدودی به آنها بازگشت. از این پس، زمینه برای احیای هنر و فرهنگ ایرانی بهخصوص نگارگری ایرانی فراهم شد.
قالی بافی
قدیمیترین نمونهٔ قالی ایرانی که یافته شده قالیچهای است با نقوش اصیل هخامنشی که در گور یخزدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده و قالی پازیریک نامیده میشود. پژوهشگران این قالی را از دستبافتهای پارتها و یا مادها میدانند.
قالی ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده. گزنفون تاریخنگار یونانی در کتاب سیرت کوروش مینویسد: «ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود میگسترند.»
ادبیات پارسی
ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته میشود که به زبان پارسی نوشته شده باشد. ادبیات پارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر پارسی و نثر پارسی دو گونه اصلی در ادب پارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات پارسی قرار گرفتهاند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفتهاست. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، مولوی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر پارسی در جهان میتوان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
معماری در ایران
کلیه بررسیها و کاوشهای باستانشناسی حکایت از آن دارد که سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم پیش −از میلاد میرسد. از آن زمان تا کنون پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون، بهویژه علل مذهبی، توسعه و تکامل یافتهاست.
معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است، ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.
خوشنویسی ایرانی
خوشنویسی ایرانی بخشی از خوشنویسی اسلامی است که در ایران و سرزمینهای وابسته یا تحت نفوذ او همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان و شبه قاره هند به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت. و نه تنها از مفاخر هنر ایرانی بلکه از مفاخر هنر اسلامی و حتا هنر جهان به شمار میرود.
درحالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه در جهان اسلام، بهعهده ایرانیان بودهاست، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوههایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوهها و قلمهای ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند میباشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است.
سینما
نخستین دوربین فیلمبرداری در زمان مظفرالدینشاه به ایران آمد. نخستین فیلم صدادار پارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۷ خورشیدی توسط عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدینشاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب میآید، هر چند ساخت اولین سالن سینمای عمومی تا سال ۱۲۹۱ اتفاق نیفتاد. تا سال ۱۳۰۸ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تاسیس شده به نمایش فیلمهای غربی که در مواردی زیر نویس پارسی داشتند می پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط آوانس اوگانیانس، با فیلمبرداری خان بابا معتضدی ساخته شد. فیلم سینمایی ایرانی جدایی نادر از سیمین در سال ۱۳۹۱ برنده جایزه اسکار شد.
ورزش
ورزش اوّل ایران کشتی آزاد است و فوتبال پرطرفدارترین ورزش است.
فوتبال
این ورزش پرطرفدار در جهان، پس از کشتی که در ایران از آن با عنوانهای «ورزش ملی» و «ورزش اول ایران» نام برده میشود، ورزش دوم است. با این حال بسیاری از فوتبال به عنوان «ورزش اول» و «پرطرفدارترین ورزش ایران» نام میبرند. فوتبال در زندگی بسیاری از ایرانیان نفوذ کردهاست. بیش از ۱۲ روزنامه مربوط به فوتبال، روزانه در ایران منتشر میشوند و دیدارهای لیگهای معتبر اروپایی نیز به صورت زنده از شبکههای تلویزیون به صورت رایگان پخش میشود. تیم ملی فوتبال بزرگسالان مرد ایران در ۴ دورهٔ جامجهانی در سالهای ۱۹۷۸ آرژانتین، ۱۹۹۸ فرانسه، ۲۰۰۶ آلمان و ۲۰۱۴ برزیل شرکت کرده است.
کشتی
کشتی در ایران یکی از پرطرفدارترین ورزشهاست و ریشه در تاریخ و سنت ایرانی دارد بطوریکه معمولاً به عنوان ورزش ملی ایران از آن یاد میشود. این ورزش از دوران باستان در ایران تمرین میشده و در میان سبکهای گوناگون ملی و محلی کشتی پهلوانی فراگیرترین سبک آن بودهاست. در میان سبکهای بینالمللی کشتی نیز کشتی آزاد محبوبترین روش به شمار میرود. در سال ۱۳۱۸ اولین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی کشور در ورزشگاه امجدیه تهران برگزار شد. نخستین باشگاه کشتی هم باشگاه سلیمان خان در خیابان شاپور سابق بود. اولین تیم کشتی خارجی که وارد ایران شد تیم ترکیه بود که در سال ۱۳۲۶ به ایران آمد.
نخستین حضور بینالمللی کشتی ایران در المپیک ۱۹۴۸ لندن بود که منصور رئیسی در آنجا به مقام چهارم رسید. اولین حضور تیم ملی کشتی ایران در مسابقات قهرمانی کشتی جهان هم در سال ۱۹۵۱ در هلسینکی فنلاند اتفاق افتاد.
چوگان
بازی چوگان از کهنترین ورزشهای ایران باستان است. آنچنان که در ادبیات کهن این کشور هم ورود بسیار داشتهاست:
ز چوگان او گوی شد ناپدید
تو گفتی سپهرش همی برکشید. (فردوسی شاعر ایرانی سده چهارم)
چوگان ورزشی تیمیاست که بازیکنان آن سوار بر اسب، توپ یا گوی را توسط چوب چوگان به طرف دروازه تیم مقابل هدایت میکنند، اگر بازی چوگان در فضای باز انجام شود، هر تیم متشکل از چهار نفر است و در صورتی که در سالن سرپوشیده مخصوص چوگان باشد، هر تیم تنها سه بازیکن دارد. بازی در مقاطع زمانی هفت دقیقهای که اصطلاحاً «چوکه» نامیده میشوند، انجام میگیرد. مدت زمان استاندارد بازی شش چوکهاست، اما بسته به قوانین مسابقات در برخی از بازیها چهار یا هشت چوکه هم مشاهده میشود. در چوگان داخل سالن، چوکهها معمولاً شش دقیقهای هستند
ورزش زورخانهای
ورزش زورخانهای که بهورزش باستانی نیز معروف است، نام مجموعه حرکات ورزشی با اسباب و بی اسباب و آداب و رسوم مربوط به آنهاست که در محدوده تاریخی و فرهنگی ایران از گذشتههای دور رواج داشتهاست.
ورزشهای زورخانهای نام دیگر آئین پهلوانی و از ورزشهای سنتی و بنام ایرانیان است. جایی که در آن به ورزش باستانی میپردازند زورخانه نام دارد.
المپیک
از نخستین حضور رسمی ایران در المپیک در بازیهای ۱۹۴۸ لندن تا ۲۰۱۲ لندن، ورزشکاران ایرانی موفق شدند تا در مجموع ۶۰ مدال برای کشورشان تصاحب کنند. ۱۵ مدال طلا، ۲۰ مدال نقره و ۲۵ مدال برنز حاصل تلاش ۳۹ ورزشکار ایرانی در ۱۵دوره از بازیهای تابستانی المپیک است.
اولین ایرانی که در مسابقات المپیک مدال گرفت جعفر سلماسی بود که در المپیک ۱۹۴۸ در وزنه برداری برنز گرفت. امامعلی حبیبی اولین طلایی ایران در تاریخ بازیهای المپیک بود.
پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران، دولتمردان انقلابی بازیهای ۱۹۸۰ مسکو و ۱۹۸۴ لسآنجلس را تحریم کردند و در عمل یک نسل از ورزشکاران ایرانی از رقابت در این بازیها محروم شدند.
بهترین مقام ایران در المپیک رتبهٔ چهاردهم در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن است.
تیم المپیک ایران در المپیک ۲۰۱۲ لندن بهترین نتیجه خود را با ۴ مدال طلا، ۵ مدال نقره و ۳ مدال برنز حاصل کرد.
فرهنگ ایرانی
عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را میتوان در امپراتوری پارسیان (هخامنشیان)، دوران شاهنشاهی ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.
در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و دیگر زبانهای ایرانی ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا و تقویم هجری شمسی ۳- دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع ۴- دینها و آیینهای زرتشتی، مهرپرستی و ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، ۶-فرهنگهای محلی اقوام ایرانی
عناصر اصلی فرهنگ ایرانی
نوروز و تقویم هجری خورشیدی: نوروز از جشنهای باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی فلات ایران یعنی در کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخشهای کردنشین کشورهای عراق و ترکیه و سوریه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار میشود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در آفریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد. از جشنهای متعددی که در ایران باستان مرسوم بوده، یا از جشنهای اندکی که از آن عهد به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچکتر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن میآید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است. در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم میشدهاست که با اعتدال ربیعی همگام شود و در نتیجه سالها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز داشتهاند. تقویم رسمی ایران و تقویم رسمی افغانستان بر اساس تقویم جلالی ساخته شدهاند ولی هم طول ماههایشان و هم مبدأ تاریخشان با تقویم جلالی متفاوت است.
زبان پارسی (دری و تاجیک):فارسی، پارسی، یا فارسی دری (در برخی متون قدیم: پارسی دری) زبان رسمی کشور ایران و تاجکستان و یکی از زبانهای رسمی کشور افغانستان است. در ایران نزدیک به ۷۰ میلیون، در افغانستان ۲۰ میلیون، در تاجیکستان ۵ میلیون، و در ازبکستان پیرامون ۷ میلیون نفر سخنور دارد. زبان فارسی گویشورانی نیز در هندوستان و پاکستان دارد (نگا:زبان فارسی در شبه قاره هندوستان). رویهمرفته میتوان شمار فارسیدانان جهان را پیرامون ۱۱۰ میلیون نفر برآورد کرد. با وجود اینکه فارسی در حال حاضر زبان رسمی پاکستان نیست. ولی قبل از استعمار انگلیس. زبان رسمی و فرهنگی شبهقاره هند در زمان سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند بودهاست. زبان رسمی کنونی پاکستان، اردو است که در واقع «ایرانیشده» زبان هندی و به شدت تحت تأثیر فارسی است و واژههای فارسی بسیار زیادی در آن موجود میباشد. اکنون نیز به عنوان یک زبان فاخر در بین نخبگان به خصوص در زمینه هنر و موسیقی (موسیقی قوالی) رواج دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیانگذاران پاکستان تصمیم گرفتند که سرود ملی کاملاً به زبان فارسی سروده شود. در زبان فارسی به خط فارسی حدود ۳۲ حرف اصلی وجود دارد که به مجموع آنها الفبای فارسی گفته میشود.
اسلام و مذهب تشیع و شاخههای مختلف آن: اکثریت ایرانیان بعد از حمله اعراب در طول زمان به آیین اسلام گرویدند و مسلمان شدند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است. نزدیک به هشتادوهشت درصدایرانیان شیعه میباشند. دودرصد غیره و ده درصد اهل سنت دور تادور ایران اهل سنت هستند. شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. در حالی که مذهب شیعه دسته کم از قرن دوم هجری با این نام به معنای پیرو شناخته شده بود و در زمان امام ششم شیعیان رشد قابل ملاحظهای داشت، ولی گسترش و ظهور شیعه دوازده امامه به سبک فعلی از زمان حکومت صفوی در ایران انجام شد که شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام نمودند و از تشیع به عنوان ابزاری برای تمرکزقدرت استفاده نمودند. این مساله که ایرانیان به طور تاریخی به اینکه پادشاهان باید فر شاهنشهی داشته باشند و خون شاهنشهی باید در رگ هایشان جاری باشد اعتقاد داشتهاند، در نزدیک شدن فرهنگ شیعه و ایرانی بسیار موثر بودهاست. به دلیل گسترش تشیع و شکل گیری فعلی آن در زمان پادشاهان صفوی و توسط ایرانیان، فرهنگ ایرانی و شیعه اشتراکات فراوانی دارد.
فرهنگ آذری:با آمدن اقوام آریایی به فلات ایران، اقوام بومی آذربایجان با ایشان آمیخته شدند و در یک اتحاد، پادشاهی ماد را به وجود آوردند. از آن تاریخ به بعد آذربایجان قسمتی از ایران بود و پس از حمله اعراب به ایران در قرنهای ابتدایی ورود اسلام به ایران آذربایجان از کانونهای عمده مقاومت وشورش ایرانیان در برابر اعراب بود. از حدود قرن پنجم هجری به بعد، حوادث متناوب یکی بعد از دیگری آذربایجان را آماج تهاجمات پیاپی قرار داد. بعد از سلجوقیان، دورِ سلسله جنبانی ترکان آتابای یا اتابکان آغاز و با نفوذ این اقوام و گسترش زبان ترکی، سیطرهٔ زبان آذری که بازمانده و متحول شدهٔ زبان مادها بود، محدود و رفته رفته رو به کاهش نهاد. با ادامه تسلط ترکان در دوران اتابکان باز هم عده ترکها در سرزمین آذربایجان فزونی یافت و مآلاً زبان ترکی رونق بیشتری گرفت. در دوران مغولها که بیشتر سربازان آنان ترک بودند و آذربایجان را تختگاه خود قرار دادند بازهم به نفوذ ترکان افزوده شد.
بعدها از زمان صفویان که خود به نوعی برخاسته از قوم مغول بودندو ورود اقوام قزلباش و اقوام دگر به آن دیار آذربایجان از اهمیتی مضاعف برخوردار گشت و فرهنگ جدید آذربایجان که تأثیر گرفته از تاریخ پر فراز و نشیب خود بودهاست، تأثیری شگرف بر تاریخ و فرهنگ ایران گذاشتهاست.
زبان و فرهنگ کردی: بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. این نکته که که زبان کردی بازماندهٔ زبان ماد است، و التزاما کردهای امروزی هم استمراری از مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی بدرستی شناخته نشده، کماکان یک فرضیه باقی میماند. آیینهای ایرانی، مانند نوروز، مهرگان، و سده، میان کردان با شکوه بیمانندی برپا میگردد و تا امروز هم در میان گروههای بزرگی از کردان که به فرقههای کهن دینی این سرزمین منسوبند، ردپای بسیاری از باورهای «مغانی»، «مزدکی»، «زروانی» و «مانوی» دیده میشود که نمادی از اعتقاد مشترک باستانی آنان با کیشهای ملی ایرانی میباشد. موسیقی کردی بخش بزرگی از موسیقی فعلی ایران را تشکیل میدهد و بسیاری از مشهورترین خواننده هاو گروههای موسیقی سنتی داخل ایران، از کردستان میباشند.
جغرافیای ایران
جغرافیای ایران به بررسی ویژگیهای سیاسی - طبیعی و ... جغرافیای کشور ایران می پردازد. و مهمترین پدیدهها و اماکن جغرافیایی آن را نیز می شناساند.
موقعیت و مختصات جغرافیایی
ایران یکی از کشورهای آسیای جنوب غرب (خاورمیانه)در شرق با افغانستان و پاکستان؛ در شمال شرقی با ترکمنستان، در بخش میانی شمال با دریای خزر، در شمال غربی با جمهوری آذربایجان و ارمنستان؛ در غرب با ترکیه و عراق؛ و سرانجام در جنوب با آبهای خلیج فارس و دریای عمان همسایهاست.
از دید جغرافیایی، غربیترین شهر ایران کلیساکندی؛ شرقیترین شهر جالق؛ شمالیترین شهر پارس آباد؛ و جنوبیترین شهر چابهار است.
جغرافیای تاریخی ایران
جغرافیای تاریخی ایران بررسی تاریخی جغرافیای سرزمین ایران می باشد.
جغرافیای تاریخی، رشتهای از جغرافیاست که اوضاع طبیعی، اقتصادی، انسانی و سیاسی را با توجه به گذر تاریخی بررسی میکند.
جغرافیای تاریخی ایران قبل از اسلام
شامل دورههای تاریخی مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان است.
مادها
سرزمین مادها شامل: ماد کوچک (آذربایجان) و ماد بزرگ (شامل کرمانشاهان وری وکردستان وهمدان]] و ، شمال آن رودخانه ارس، شرق ابواب خزر، غرب کوههای زاگرس و جنوب آن کویر و محدوده اصفهان بود.
هخامنشیان
در دوره هخامنشیان سرزمین ایران از شرق رود سیحون، غرب دریای اژه، شمال دریای خزر و دریای سیاه و کوههای قفقاز و از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس منتهی میشد. بعضی از ایالتهای آن: ایالت نیمه جنوبی پارس با مرکز پارسه، ایالت جنوب غربی شوش با مرکز شهر شوش، ایالت ماد در شمال غرب با شهر مهم اکباتان (همدان)، ایالت هیرکانی یا گرگان در محدوده شمال و ساحل دریای خزر و شهر مهم آن هیرکانا یا جرجان (گرگان)، ایالت پارت یا خراسان و قومس (سمنان) امروزی، ایالت زرنگ، نیمروز، سکستان یا سیستان در جنوب شرق، ایالت کرمانیا در ساحل خلیج فارس، ایالت گدروزیا (بلوچستان) در مشرق کرمان و جنوب سیستان.
اشکانیان
در زمان اشکانیان محدوده ایران از جانب غرب به رودخانه فرات منتهی گردید. قبل از آن سلوکیان هشتاد سال بر قلمرو ایران فرمانروایی داشتند و پایتخت آنها سلوکیه بر کرانه رود دجله بود. قلمرو پارتها یا اشکانیان ۷۲ بخش بود. ملاک آنها در تقسیم بندی برای اداره کشور شهرها بودند که خودمختاری نسبی داشتند. از پایتختها آن به ارشک، صددروازه، هگمتانه، تیسفون و دیگر شهرها مهم آن به نسا، تاپه، دارابگرد، گور (فیروزآباد) می توان اشاره کرد.
ساسانیان
در زمان ساسانیان ایران دارای چهار ایالت بزرگ شامل: ایالت شمالی (اپاختر)، ایالت جنوبی (نیمروز)، ایالت شرقی (خراسان)، ایالت غربی (خوروران) و ماوراء النهر، قسمتهایی از افغانستان، بین النهرین و آسیای صغیر هم جزء این ایالتها بود. و تصمیم گیری حکومتی متمرکز بود. از شهرهای مهم آن جندی شاپور، بیشاپور، شاپورخواست، تیسفون بود.
جغرافیای تاریخی ایران بعد از اسلام
ایران در زمان پس از اسلام به نه منطقه یا ایالت تقسیم میشدهاست.
آذربایجان و ارمینه و اران
آذربایجان و ارمینه و اران به نام سرزمین آتروپاتکان منتسب به آتروپات از حاکمان ماد در آنجاست که در مقابل سلوکیان مقاومت کرد. عرب آنرا آذربیجان نامیده است. آتور یا آذر (آتش)، پات (پاییدن)، کان (پسوند مکان) می باشد. امروزه همان استانهای شمال شرق ایران (آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل) است که در دوره فتحعلی شاه (معاهده ترکمنچای و گلستان) قسمتی از آن جدا شد.
جبال (عراق عجم)
ایالت جبال (عراق عجم یا کوهستان) شامل استانهای امروزی اصفهان، همدان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال وبختیاری، کردستان، زنجان، لرستان، تهران و استان مرکزی می شد. از غرب به عراق، شرق به کویر وخراسان وکرمان، از شمال به رشته کوههای البرز، و از جنوب به خوزستان وفارس منتهی می شد.
شهرهای بزرگ استان جبال یا ایالت کوهستان: سپاهان (اصفهان)، ری، همدان، قم و دینور (امروزه بخشی در شهرستان صحنه استان کرمانشاه) و در مرتبه بعد قاشان(کاشان)، نهاوند، کره یا کرج ابودلف (امروزه شهر آستانه و یا کرهرود در استان مرکزی است)، سیمره (دره شهر امروزی استان ایلام)، روذاور (تویسرکان)، حُلوان، سیروان (محل کنونی شهرستان ایلام یا مهران)، سهرورد (امروزه از دهستانهای شهرستان خدابنده در زنجان است)، قزوین، جربادقان (گلپایگان)، لور یا لر (سرزمین لرستان)، جلولاء (امروزه در کشور عراق مغرب خانقین)، خَرقان (شمال درگزین همدان و با خرقان تزدیک بسطام متفاوت است)، کردستان(از استانهای ایالت جبال و شامل باختران و قسمت جنوبی آذربایجان غربی بعلاوه بعضی شهرهای امروزی کشور عراق نیز بوده است)، شهرزور (از شهرهای مرزی امروزه در نزدیکی سلیمانیه در کشور عراق است)، سنندج (امروزه مرکز کردستان ایران است. در نیمه اول قرن یازدهم قمری بنا شده است نام اصلی آن سنهدژ بهمعنی: قلعهای در پای کوه میباشد پیشتر محلی بنام بهار مرکز کردستان بوده است)، زنجان (یا زنگان، شهری کوچک که اردشیر بابکان بنا نهاد و در کنار آن شهر سلطانیه است)، اراک (بنای آن به سال ۱۲۳۱ قمری برمی گردد پیشتر قلعه ای بنام سلطانآباد بوده است و سپس به عراق مشهور شد و در سال ۱۳۱۷ خورشیدی اراک نام گرفت)، اردستان (از شهرهای کنونی استان اصفهان، منسوب به اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی)، خان لنجان (خونلنجان امروزه یکی از روستاهای شهرستان لنجان است. ناصرخسرو از آن یاد کرده است.)، لنجان (منطقهای در کنار زاینده رود و امروزه نام یک شهرستان است مرکز آن زرین شهر به ریز شهرت داشته است)، بَرَج (شهرکی در حدود بربرود و در نزدیکی آستانه امروزی بوده و به همراه کرج ابودلف ایغارین نامیده می شدند) و بروجرد (منسوب به فیروز ساسانی و به فیروزگرد مشهور بوده) بوده است.
فارس
فارس یا ایالت فارس یا فارس قدیم، در تقسیمبندی جغرافیایی بعد از اسلام شامل محدوده جنوبی ایران منتهی به خلیج فارس بوده است. این ایالت یا منطقه شامل استان فارس کنونی، استان بوشهر، غرب استان هرمزگان، استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان بوده است. ابن حوقل حدود این ایالت را از مشرق به کرمان، از مغرب به خوزستان و از شمال به بیابان منتهی به خراسان و قسمتی از اصفهان و از جنوب همجوار خلیج فارس دانسته است. این ایالت در قبل از اسلام به پنج خوره (کوره)، که در دوره اسلامی نیز برقرار بوده شامل: کوره اصطخر، کوره دارابگرد، کوره شاپور، کوره قباد، و کوره اردشیر تقسیم می شدهاست. از شهرهای مهم ایالت فارس: شیراز، پسا (فسا)، جهرم، ارّجان (بهبهان کنونی) سیراف و ... بودهاست. همچنین بنادر و جزایر خلیج فارس جزو این ایالت بودهاست
خراسان
خراسان قدیم یا ایالت خراسان شامل خراسان امروزی، شهرهایی از افغانستان و ترکمنستان و حتی شهرهایی از ماوراءالنهر بوده است. و از مشرق به هندوستان و جنوب به بیابان کرکسکوه و مغرب به گرگان قدیم و شمال به رود جیحون میرسده است. ابن حوقل نیشابور، بلخ، هرات و مرو را چهار شهر بزرگ خراسان قدیم میداند.
قومس
گرچه قومس از نواحی خراسان بوده است اما در دوره اسلامی یک ولایت یا ایالتی جدا بوده است. معمولا استان سمنان را دربر می گرفته و دامغان، سمنان، شاهرود، بسطام، خرقان، سنگسر، جندق و ... از شهرهای آن بوده است. مرکز آن قومس (احتمالا صد دروازه) بوده است.
دیلم و طبرستان (گیلان و مازندران)
سزمین دیلم و طبرستان همان نواحی یا استانهای گیلان و مازندران امروزی است. دیلم شامل نواحی گیلان و طبرستان شامل مناطق مازندران بوده است.
خوزستان
خوزستان شامل هفت خوره به نامهای: سوس (شوش)، جندیشاپور، تستر (شوشتر)، عسکر مکرم، اهواز، رامهرمز و دروق بوده که برخی خوره و برخی قصبه بوده اند.
کرمان
ایالت کرمان قدیم تا کناره تنگه هرمز و دریای عمان بوده و قسمت عظیمی از استان هرمزگان را هم دربر میگرفته است. ابن حوقل حدود آنرا در مشرق مکران، در مغرب فارس، در شمال بیابان خراسان و ناحیه سیستان و در جنوب دریای فارس می داند. و از شهرهای آن هرمز، جیرفت، بم، سیرجان، فهرج و ... نام می برد. مقدسی این ایالت را شامل پنج خوره و ناحیت: بردسیر، نرماشیر، سیرجان، بم و جیرفت می داند.
سیستان و بلوچستان
سیستان برگرفته از قوم سکا و نام قدیمی آن زرنگ (مرکز سیستان و نام درختی کوهی) بوده است و نیمروز (به معنی جنوب) نام دیگر آن بوده است. سرزمین جنوب آن بلوچستان برگرفته از قوم بلوچ و به مکا مشهور بوده و سپس مکران (به معنی سرزمین باتلاقها، اراینا در سانسکریت به معنی باتلاق) نامیده می شده است. از شهرهای آن زرنج یا زرنگ، بُست، خواس (خاش)، سراوان و ... بودهاند.
جغرافیای اقتصادی ایران
معادن
معادن مهم ایران عبارتست از: نفت و گاز. ایران، چهارمین ذخایر نفتی جهان، نه و چهار دهم در صد (9.4%) ذخایر ثابت شده نفتی زمین معادل 157 میلیارد بشکه، و نیز اولین ذخایر گازی جهان، هجده در صد ذخایر ثابت شده گاز زمین، معادل 33.6 تریلیون متر مکعب را در اختیار خود دارد، اما در مجموع ذخایر نفت و گاز، ایران با دارا بودن 379 میلیارد بشکه معادل نفت خام، رتبه اول را در این زمینه دارا میباشد. مهمترین منطقههای نفتی مسجد سلیمان هفتگل گچساران آغا جاری و شاه آباد (غرب) است. نفت قم نیز در حال استخراج است.
دیگر معادن مهم کشور عبارتاند از: معادن ذغال سنگ، کانیهای فلزی: طلا، منگنز، کرومیت، مس، سرب، روی، نیکل، کبالت، نقره و آهن، معدنی شیمیایی: گوگود، نمک، سنگهای تزئینی، شن و ماسه.
در سال ۱۳۵۷ مهمترین و تعداد معادن فلزی در ایران بدین شرح بودهاند: سرب وروی(۱۶) مس(۲) کرومیت(۴) خاک سرخ(۴)وسنگ آهن(۲). همچنین در همین سال معادن غیر فلزی مهم وتعدادی که در حال بهره برداری بودهاند عبارتاند از: زغال سنگ(۳۳) مرمریت(۲۸) مرمر(۲۰) تراورتن(۱۳) کائولین(۷) سیلیس(۱۲) فیروزه(۱) پوکه معدنی(۲) بنتونیت(۵) باریتین(۹) دولومیت(۲) خاک نسوز(۵) زاج(۱) تالک(۲) فلدسپات(۲) گچ(۹۲) سولفات دوسود(۳)
محصولات نباتات
محصولات نباتی ایران عبارتست از: گندم، جو، برنج، ذرت، نخود، لوبیا، ماش، عدس، توتون، پنبه، کنف، نیشکر و کلیه درختهای میوه دار. صید ماهی، صید مروارید، صید حیوانات وحشی و طیور، تربیت کرم ابریشم و زنبور عسل و پرورش قارچ نیز رواج دارد.
صنایع
عمدهترین صنایع کشور عبارتاند از: صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، نساجی، شیمیایی، غذایی، خودرو سازی، الکتریکی و الکترونیکی و.... همچنین صنایع مهم دستی و خانگی و سنتی کشور عبارتاند از: فرش و قالی، گلیم و زیلو، منبت کاری، خاتم کاری و سفال سازی.
راهها
راهها و وسایط نقلیه نیز دارای اهمیت است. راه آهن سرتاسری ایران از خلیج فارس تا دریای خزر (همچنین نگاه کنید به راهآهن مازندران) راه آهن تهران به مشهد راه آهن تهران به تبریز تهران به کاشان، راه آهن بندرعباس به تهران وراه آهن بندرعباس به سرخس که مشغول بهره برداریست و راههای دیگری که در دست ساختمان است. جادههای شوسه همه شهرهای را بهم مربوط میسازد. راههای کشتیرانی در دریای خزر، دریای عمان و خلیج فارس است. راههای هوایی میان اغلب کشورهای بزرگ جهان و شهرهای درجه اول ایران بر قرار است.
جغرافیای طبیعی ایران
رودهای ایران
اکثر رودهای ایران کم آب بوده و تنها رودی که قابلیت کشتیرانی دارد رود کارون در خوزستان است. رودهای ایران به چهار حوضه عمده دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان، دریاچه ارومیه و آبریزهای داخلی جریان دارند.
مهمترین رودخانههای حوضه خلیج فارس و دریای عمان شامل: کارون (۸۹۰ کیلومتر)، جراحی (۴۳۸ کیلومتر)، کرخه (۷۵۵کیلومتر)، دز (۵۱۵ کیلومتر)، زهره (۴۹۰ کیلومتر)، مند (۶۸۵ کیلومتر)، هندیجان (، دالکی، سیمره، تیاب، نای بند، شور، اروند رود (۱۹۰ کیلومتر)، کل (۳۶۰ کیلومتر)، مهران (۳۸۲ کیلومتر)، الوند، میناب، سرباز، باهو کلات (۳۱۳ کیلومتر).
همچنین سیمینهرود، زرینهرود (۳۰۲ کیلومتر)، آجیچای (تلخهرود)، (۲۶۸ کیلومتر) و نازلو چای از رودهاییاند که به دریاچه ارومیه سرازیر میشوند.
رودهای عمده حوضه دریای خزر شامل: قزل اوزن، سفید رود (۷۶۵ کیلومتر)، شور، اهر چای، زنجان چای، شاهرود (۲۰۵ کیلومتر)، قره سو (۲۵۵ کیلومتر)، ارس (۹۱۰ کیلومتر)، چالوس، هراز، تجن، گرگان و اترک هستند.
همچنین رودهای بمپور، هلیل رود، ماشکل، شور، کال شور، جوین، کر (۲۸۰کیلومتر)، زایندهرود (۴۰۵ کیلومتر)، حبله رود، قره چای (۵۴۰ کیلومتر)، کرج (۲۴۵کیلومتر)، جاجرود و کشف رود (۳۰۰ کیلومتر) نیز به حوضه مرکزی میریزند.
آبشارهای ایران
آبشارهای ایران تا ۳۹۲ عدد و آبشارهای غیرفصلی یا قابل توجه تا ۲۸۷ عدد (یا ۱۸۶ عدد) برآورد شده است که از این میان ۴۳ مورد آنها آبشارهای مشهور ایرانند که از این جملهاند:
آبشار آسیاب خرابه - آبشار اسکندر - آبشار ماهاران (آذربایجان شرقی)، آبشار شلماش (آذربایجان غربی)، آبشار گورگور - آبشار سردابه (اردبیل)، آبشار خضر - آبشار کردعلی - آبشار تخت سلیمان - آبشار بی بی سیدان - آبشار سمیرم (اصفهان)، آبشار چم آو (ایلام)، آبشار سنگان - آبشار امامزاده داوود - آبشار اوسون دربند - آبشار دوقلو - آبشار فصلی پیچ آدران واقع در ۱۵ کیلومتری کرج-چالوس (تهران)، آبشار چشمه کوهرنگ - آبشار آتشگاه - آبشار دره عشق (چهارمحال و بختیاری)، آبشار شوی (خوزستان)، آبشار اخلمد (خراسان رضوی)، آبشار مارگون (فارس)، آبشار بل (کردستان)، آبشار بهرام بیگی بویراحمد - آبشار کنج بنار گچساران - آبشار سیسخت - آبشار کمردوغ (کهکیلویه و بویراحمد)، آبشار مینودشت - آبشار شیرآباد - آبشار کبودوال (گلستان)، آبشار لاتون (گیلان)، آبشار بیشه - آبشار آب سفید - آبشار چکان - آبشار دورود - آبشار تاف - آبشار نوژیان (لرستان)، آبشار یخی - آبشار شاهاندشت - آبشار هریجان - آبشار آمل - آبشار ایج یا ده قلو (مازندران) میباشند.
بسیاری از آبشارهای ایران همچون: اخلمد، افرینه، گنجنامه، نیاسر، شوشتر، بیشه، قره سو، سمیرم و تنگه واشی، قدمتی تاریخی داشته و از نظر جنبههای سیاحتی و اقتصادی مورد توجه پادشاهان و حاکمان وقت بوده و از بسیاری از آنها برای ساخت آسیابهای آبی کمک گرفته شده است. آبشارهای شوشتر به عنوان نخستین تاسیسات صنعت آب و صنایع جانبی جهان در زمان ساسانیان، که مجموعه تاریخی - فرهنگی آبشارهای شوشتر در یونسکو ثبت جهانی شده است و آبشار گنجنامه همدان در کنار کتیبههای تاریخی کوروش، نشانگر اوج شکوه و عظمت ایران باستان است.
دریاچههای عمده ایران
دریای خزر(که بزرگترین دریاچه جهان است)، دریاچه ارومیه، دریاچه گهر، بختگان، دریاچه پریشان، نیریز، نمک، باتلاق گاوخونی، نئور، زریوار، مهارلو، هامونو حوض سلطان از دریاچههای اصلی ایران هستند.
زمینشناسی جغرافیای ایران
در نخستین دوره از دورههای زمینشناسی یعنی چند میلیون سال پیش همه خاک ایران زیر آب جای گرفته بود. کم کم بخشهایی از شمال و جنوب ایران از خاک بیرون آمد. در دوره دوم زمینشناسی بخش شرقی ایران بیش از پیش زیر آب فرو میرود. در دورهٔ سوم جنوب ایران از زیر آب بیرون امد. در آغاز دوران چهارم یخچالهای طبیعی بلندیهای البرز را در بر گرفت. در نتیجه حرکت این یخچالها و تودههای بزرگ آبرفتها و رسوبات بسیاری پدید آمد.
مختصری از شرایط جغرافیای ایران دوران پره کامبرین (دوران پیش از دورانهای شناخته شده زمین شناسی) قبل از ۶۰۰ میلیون سال پیش: در ایران، سنگهای متعلق به پره کامبرین در نواحی شمال، مشرق و مرکز ایران یافت میشوند که قسمت زیرین این رسوبات از دسته سنگهای دگرگون شدهاست و سن این رسوبات بیشتر از ۶۰۰ میلیون سال است.
دوران پالئوزوئیک (کهن زیست) یا دوران اول، از حدود ۶۰۰ تا ۲۳۰ میلیون سال پیش: در دوره کامبرین به تدریج دریاهائی، مرکز و شمال ایران را پوشانید. در دوره سیلورین این دریاها محدود تر گشته و زمینهای تازهای از آب بیرون آمدند. در دوره دوونین بار دیگر شمال و مرکز ایران را آب فرا گرفت. در ابتدای دوره کربونیفر دریاها عمیق تر شدند و در آنها رسوبات آهکی زیادی بر جای ماند. در دوره پرمین مجدداً پیشروی دریاها آغاز شد و آب دریاها سراسر فلات ایران را پوشانید. نواحی جنوب و جنوب غربی ایران برای اولین بار در شرایط جدیدی قرار گرفت و قسمتی از دریای تتیس تقریبآ تا اواخر دوران سوم در این نواحی با آرامش نسبی باقی ماند.
دوران مزوزوئیک (میان زیست) یا دوران دوم، از حدود ۲۳۰ تا ۷۰ میلیون سال پیش: در دورهً تریاس، نیز آب، فلات ایران را در بر گرفته بود و رسوباتی شبیه به رسوبات اواخر دوران اول، شامل آهک و دولومیت به جای گذاشت. در مرکز و شمال ایران شرایط رسوبگذاری مانند دوران اول محفوظ ماند و در اواخر این دوره جنبشهای خشکیزائی، گاهی قسمتهائی از آن نواحی را بالا و پائین برد. در دورهً ژوراسیک، رسوبگذاری مانند دورهً تریاس در مرکز و شمال ایران ادامه یافت و امروزه همه جای آن کمابیش دارای لایههای زغال سنگی است. بعد از دورهً ژوراسیک دوباره بر عمق دریاها افزوده شد و از این زمان رسوبات آهکی بر جای ماندهاست. حرکات شدید در ایران مرکزی، چین خوردگیهائی را پدید میآورد و بیشتر زمینها در شرق و مرکز ایران از آب خارج میشود و در اثر فرسایش، قسمت زیادی از آن از بین میرود. دریاهای دورهً کرتاسه دوباره سطح ناهموار این خشکیها را پوشانید و در اواخر همین دوره بر اثر جنبشهای شدید، چین خوردگیهای تازهای به وجود آمدند، اما در البرز آرامش نسبی برقرار ماند. دوران سنوزوئیک (نوزیست)، که شامل دوران سوم و دوران چهارم به شرح زیر میباشد: دوران سوم (ترشیاری)، از حدود ۷۰ تا یک میلیون سال پیش: در آغاز این دوران، رسوبات دریائی تتیس در محل زاگرس بطور هم شیب روی رسوبات کرتاسه قرار دارند. رسوبات آهکی اواخر این دوره بنام آهکهای آسماری محتوی ذخائر نفتی جنوب ایران است. در این دوره در ایران مرکزی دریای کم عمقی وجود داشت که رسوبات آن ماسه سنگهای پایه این دوره را بوجود آورد و همچنین فعالیت آتشفشانی شدیدی در بیشتر این نواحی رخ داد. در اواخر دوران سوم در محل زاگرس رسوبگذاری شد و عمر حوضههای رسوبی یکپارچهً گذشته پایان یافت، همزمان با پیدایش زاگرس، بر اثر حرکات خشکیزائی و کوهزائی قسمت زیادی از خشکیها برای همیشه از آب خارج شدند.
دوران چهارم (کواتر ناری)، از حدود یک میلیون سال پیش تا عصر حاضر: یخچالهای کواترناری در ایران گسترش نداشتهاند، اما آثار سنگهای یخچالی در بعضی نقاط از جمله علم کوه دیده شدهاست. در این دوران بیشتر نواحی ایران از آب خارج شد. از دریاهای گذشته، حوضههای بسته و دریاچه هائی باقی مانده که قسمت زیادی از آنها بر اثر شدت تبخیر و کمی بارندگی خشک شدهاند. فعالیت آتشفشانها در آغاز دوران چهارم بیش از اواخر دوران سوم شدت یافت و کوههای دماوند، سبلان، سهند و تفتان مهمترین کوههای آتشفشانی این دوره هستند، که دماوند و تفتان در حال حاضر آخرین مراحل فعالیت خود را به صورت گوگردزدائی ادمه میدهند. عامل اصلی تغییر چهرهً زمین در دوران چهارم، فرسایش است. در ایران، آب مهمترین عامل فرسایش کوهها، و در بیابانها، باد عامل فرسایش بودهاست.
زلزله شناسی و گسلهای فعال
به علت واقع شدن بسیاری از شهرهای ایران بر روی گسل، زلزله موجب نابودی بسیاری از شهرهای ایران در طول تاریخ گردیده است که در دوران معاصر نیز بر اثر زلزله دو شهر طبس و بم به طور کامل نابود و دوباره بازسازی شده است. در زلزله بم قریب به ۳۰۰۰۰ نفر قربانی شدند متاسفانه تاکنون عزمی ملی برای بازسازی بافتهای فرسوده صورت نگرفته است اما در زمینهٔ آموزش نیروی انسانی اقداماتی توسط جمعیت هلال احمر، سازمان مدیریت بحران وزارت کشور و سازمان بهزیستی صورت گرفته است. تهران نیز چندین بار به علت زلزله ویران گردیده که به همین علت و واقع شدن آن بر روی گسلهای فعال موجب به وجود آمدن زمزمههایی برای تغییر پایتخت شده است.از پرتلفات ترین زلزله هاایران در ۲۴ سال گذشته میتوان از زلزله بم با حداقل ۳۰۰۰۰ نفر تلفات، زلزله طبس با ۱۵۰۰۰ تلفات و زمینلرزه دشتبیاض و فردوس با ۱۲۰۰۰ نفر تلفات و زلزله رودبار و منجیل در سال ۱۳۶۹ با حداقل ۴۰۰۰۰ نفر تلفاتنام برد.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، جمعیت ایران را براساس برآوردهای مرکز آمار ایران، ۷۷٫۰۰۰٫۰۰۰ میلیون نفر اعلام کرد.
بر پایهٔ گزارشی از سوی مجمع جهانی اقتصاد ایران هجدهمین کشور پرجمعیت جهان شناخته شدهاست.
پیش بینی میشود با نرخ رشد کنونی ، جمعیت ایران تا سال ۲۰۵۰ به ۱۰۵ میلیون تن افزایش یابد.
زبان
در ایران در مجموع حدود ۷۵ زبان و گویش رواج دارد و بزرگترین گروههای زبانی ایران را فارسی، ترکی آذربایجانی، کردی، لری، ترکمنی، گیلکی،تبری یا مازندرانی، خلجی، تالشی، عربی، بلوچی، لکی، دیلمی، تاتی، ارمنی، آشوری، مندایی، گرجی، عبری، کلدانی و... تشکیل میدهند.
تاکنون در هیچیک از سرشماریهای ایران پرسشهای مربوط به وابستگیهای قومی و زبانی مطرح نشدهاست. البته این سؤال در پرسشنامههای سرشماری سال ۱۳۶۵ مطرح شده بود ولی به دلیل ملاحظات سیاسی از جمعآوری اطلاعات مربوط به آن خودداری شد. با این حال تحقیقات و برآوردهایی در مورد ترکیب قومی و زبانی کشور انجام شدهاست. یکی از این تحقیقات به نمونهگیری سازمان ثبت احوال کشور در مرداد ۱۳۷۰ باز میگردد که زبان مادری زنانی را که برای دریافت شناسنامه فرزندان خود به دفاتر ثبت احوال مراجعه کرده بودند، مورد پرسش قرار میداد. در این نظرسنجی از مجموع ۴۹٬۵۵۸ مادر، ۴۶٫۲٪ به پارسی، ۲۰٫۶٪ به آذری، ۱۰٪ به کردی، ۸٫۹٪ به لری، ۷٫۲٪ به شمالی، ۳٫۵٪ به عربی، ۲٫۷٪ به بلوچی، ۰٫۶٪ به ترکمنی، ۰٫۱٪ به ارمنی و ۰٫۲٪ به دیگر زبانها تکلم میکردند. مشابه این نظرسنجی در سال ۱۳۷۳ هم انجام شد و به نتایج مشابهی رسید. در این نظرسنجیها مشخص شد که سطح باروری و ویژگیهای جمعیتی بر حسب جامعهٔ زبانی مادران بسیار متفاوت است و تعداد فرزندان زنده به دنیا آورده در گروههای مختلف زبانی بین ۲٫۹ تا ۵ قرار داشت اما مطالعهای دیگر نشان داد که این اختلاف بیشتر از تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی این گروهها ناشی میشود تا صرف تعلق قومی و زبانی آنها.
ترکیب زبانی جمعیت ایران بر اساس «کتاب واقعیتهای جهان سیا» ۵۳٪ پارسی و گویشهای پارسی، ۱۸٪ ترکی و دیگر گویشهای ترکی، ۱۰٪ کردی، ۷٪ گیلکی و مازندرانی، ۶٪ لری، ۲٪ بلوچی، ۲٪ عربی و ۲٪ زبانهای دیگر است.
زبان رسمی و اداری ایران پارسی است. پارسی یکی از زبانهای شاخه هند و اروپایی است. براساس اصل پانزدهم قانون اساسی ایران کتابهای درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان پارسی آزاد است.
دین
دورهٔ مهرپرستی
دورهٔ مزدیسنی (کیش زرتشت)
دورهٔ اسلامی
هم چنین آیینهای دیگر در برخی دورهها رواج یافتهاند مانند دین مزدک، مانی و مسیحیت پیش از اسلام. در پانصد سال گذشته، پس از تشکیل دولت صفویان همواره تشیع آیین رسمی ایران بودهاست. بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰از ۷۵٬۱۴۹٬۶۶۹ نفر سرشماری شده در خصوص نوع دین، ۹۹/۳۸ درصد (۷۴٬۶۸۲٬۹۳۸ نفر) مسلمان، ۰/۱۶ درصد (۱۱۷٬۷۰۴ نفر) مسیحی، ۰/۰۱ درصد (۸٬۷۵۶ نفر) کلیمی، ۰/۰۳ درصد (۲۵٬۲۷۱ نفر) زرتشتی، ۰/۰۷ درصد (۴۹٬۱۰۱ نفر) سایر ادیان و ۰/۳۵ درصد (۲۶۵٬۸۹۹ نفر) اظهار نشده ثبت شده است. برآوردهای خارجی انجام شده از جمعیت ایران، ٪۸۹ شیعه، ٪۹ سنی و ٪۲ مسیحی، زرتشتی، یهودی، بهائی و پیروان سایر ادیان هستند که با آمارهای رسمی اندکی متفاوت است.
در اصل ۱۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اسلام و مذهب جعفری دوازده امامی دین رسمی است و سایر مذاهب اسلامی که در قانون اساسی به آنها تصریح شده شامل مذاهب چهارگانه اهل سنت (حنفی، شافعی، حنبلی، مالکی) و شیعیان زیدی (چهار امامی) نیز قانونی و دارای احترام کامل میباشند. هم چنین در اصل ۱۳ قانون اساسی، ایرانیان مسیحی، یهودی و زرتشتی به عنوان اقلیت دینی پذیرفته شدهاند و میتوانند در حدود قانون بر اساس کیش خود عمل نمایند.
راهها
راه آهن سراسری جنوب باختر ایران را به شمال خاور آن، شمال باختر را به شمال خاور، و شمال باختر را به جنوب میانی متصل میسازد. خط آهنی که جنوب باختر ایران را به شمال خاور آن متصل میکند، نخستین خطآهن ایران است که در زمان رضا شاه ساخته شدهاست که بندر امام خمینی (شاپور پیشین) را به بندر ترکمن متصل میکند. خطآهن دیگری از بندرعباس تا بافق و از آنجا به سرخس (به سوی ترکمنستان) و قطور (به سوی ترکیه) اتصال دارد. شمال خاور و شمال باختر ایران نیز با خطآهن به هم ارتباط دارند.
همچنین جادههای آسفالته و خاکی همه شهرهای ایران را به هم مربوط میسازد. راههای کشتیرانی در دریای خزر، دریای عمان و خلیج فارس برقرار است. راههای هوایی میان بیشتر کشورهای بزرگ جهان و شهرهای بزرگ ایران برقرار است.
سالانه ۸۰۰ هزار تصادف در ایران روی میدهد که از حیث آمار مرگبارترین حوادث جادهای ایران رتبه اول را در جهان دارد.
اقتصاد
در ۳۰ سال گذشته جمعیت ۳۶ میلیونی ایران به ۷۷ میلیون تن افزایش پیدا کرده و نخستین موج این نسل نو به بزرگسالی رسیدهاست. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری به ۲۲ درصد رسیدهاست اما برخی کارشناسان رقم آن را ۱۲٫۲ درصد برآورد میکنند. محمد خاتمی رئیس جمهوری پیشین میگوید: «حضور سالانه ۷۰۰ هزار نفر به بازارکار نشانگر فشار شدیدی است که اقتصاد ایران ناگزیر به تحمل آن است.»
در دوره (۱۳۸۳–۱۳۵۳)، نرخ تورم گاه ۷ درصد بوده و گاه به مرز ۵۰ درصد نزدیک شدهاست و نرخ بیکاری زمانی ۳ درصد و گاهی بیش از ۱۶ درصد بودهاست. در حالی که در زمینه بدهی خارجی، این رقم برای مدتها صفر بوده ولی گاه چنان افزایش یافته که دولت را با بحران بازپرداخت مواجه کردهاست. خصوصی سازی، رهایی از اقتصاد متکی به نفت و همگام شدن با اقتصاد جهانی پیشنهادهایی است که از سوی تحلیلگران برای بهبود اوضاع اقتصادی ایران مطرح میشود.
وابستگی شدید به درآمدهای غیرقابل اعتماد نفتی، برنامه ریزی اقتصادی ایران را همواره شکننده کردهاست. برنامه دولت این است که وابستگی به درآمدهای نفتی را که ۸۰ درصد درآمدهای ارزی ایران را تشکیل میدهد، کاهش دهد اما هر گونه تلاش برای خارج کردن درآمدهای نفتی به معنای آن است که درآمدهای مالیاتی چند برابر شود. در همین راستا دولت اقدام به اجرای طرح هدفمندی یارانهها نمودهاست.
صنعت ایران پس از سالها همچنان زیر پوشش یک رشته قوانین حمایتی دولتی فعالیت میکند و اگر در برابر فشارهای رقابتی جهانی قرار گیرد ممکن است بسیاری از کارخانهها تعطیل شود و بیکاری افزایش یابد.
ایران در سالیان مختلف رشد اقتصادی مختلفی را تجربه کردهاست. بر پایهگذارش صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۰۹ رشد اقتصادی ایران ۱٫۱ بوده که این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۱٫۶ درصد رسیدهاست که پس از قرقیزستان کمترین نرخ رشد اقتصادی را در بین کشورهای منطقه داشتهاست. بر پایه پیش بینی صندوق بینالمللی پول نرخ رشد ایران در سال ۲۰۱۱ به صفر درصد نزول میکند و در سال ۲۰۱۲ به ۳ درصد خواهد رسید.
بانک جهانی در سال ۲۰۱۰ اعلام نمود ایران ۱۰۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد. همچنین رئیس وقت بانک مرکزی ایران در سال ۱۳۸۹ اعلام کرد که ذخیره طلای ایران به صورت میانگین ۱۳۵۰ دلار است. همچنین اکونومیست اعلام کرد ذخایر ایران بجز طلا در سال ۲۰۰۹ میلادی ۸۱ میلیارد دلار بودهاست و این رقم در سال ۲۰۱۰ کاهش شش میلیارد دلاری داشت.
کشاورزی
ایران در زمینه کشاورزی و باغداری، در خصوص برخی تولیدات دارای رتبههای بالایی است. بنا بر آمار سال ۲۰۰۷، این کشور در تولید خیار در جهان دارای مقام دوم، بادام مقام چهارم، سیب مقام پنجم گیلاس سوم، انجیر مقام سوم، پسته مقام اول، طالبی مقام چهارم، گردو مقام چهارم، زردآلو مقام دوم، خرما مقام دوم، نخود مقام چهارم، هندوانه مقام پنجم، میباشد.
صنایع
عمدهترین صنایع پیشرفته ایران عبارتاند از: صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، نساجی، شیمیایی، غذایی، خودروسازی، سدسازی، الکتریکی و الکترونیکی و....
سازههای مهم دستی و سنتی ایران عبارتاند از: فرش و قالی، گلیم بافی و زیلو، منبتکاری، خاتمکاری و سفالگری.
منابع و معادن
مهمترین صنایع و معادن ایران عبارتست از: نفت و گاز. ایران، سومین ذخایر نفتی جهان، یازده درصد ذخایر ثابت شده نفتی زمین معادل ۱۳۰ میلیارد بشکه؛ و نیز دومین ذخایر گازی جهان، هجده درصد ذخایر ثابت شده گاز زمین، معادل ۲۶ تریلیون متر مکعب را در اختیار خود دارد. همچنین ایران دومین صادرکننده بزرگ سازمان اپک است که پتانسیل تبدیل شدن به یک ابرقدرت انرژی را دارد. مهمترین منطقههای نفتی این کشور مسجد سلیمان، هفتگل، گچساران، آغاجاری و اسلام آباد غرب(شاه آباد پیشین) است. همچنین دریای مازندران نیز اندوخته نفتی بسیاری را در خود نهفته دارد. نفت قم نیز در حال بهرهبرداری است. مهمترین میدان گازی ایران، میدان گازی پارس، شامل: میدان گازی پارس جنوبی در منطقه عسلویه و میدان گازی پارس شمالی در منطقه مندستان هر دو در استان بوشهر واقع است.بیشترین معادن در حال بهرهبرداری در استانهای خراسان وجود دارد. دیگر معادن مهم ایران عبارتاند از: معادن کانیهای فلزی: آهن، منگنز، کرومیت، مس، سرب، روی، نیکل، کبالت، طلا، نقره و اورانیوم؛ معدنی شیمیایی: گوگرد، نمک؛ سنگهای تزئینی مانند فیروزه؛ شن و ماسه؛ و زغال سنگ.
گردشگری
گردشگری در ایران به مجموعه امکانات گردشگری از جمله بناهای تاریخی، مکانهای تفریحی، طبیعت، حمل و نقل، هتلداری و... گفته میشود. گردشگری ایران به عنوان یک صنعت از ظرفیتهای بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است.
بر پایهٔ گزارش سازمان جهانی جهانگردی، ایران رتبه دهم جاذبههای باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبههای طبیعی را در جهان دارا است، ولی با این وجود به دلیل محدودیتهای اجتماعی و تفریحی تاکنون چندان در جذب گردشگران خارجی موفق نبودهاست.
هنر و فرهنگ
فرهنگ ایرانی ریشه در تاریخ دارد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، پاکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتّی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.
در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای ایران است را به اختصار چنین برشمرد:
زبان پارسی که مهمترین شاخص فرهنگ ایرانی است.
اعیاد ملی از جمله نوروز
شخصیتهای اسطورهای از جمله رستم
اساطیر تمثیلی همچون دیو و سیمرغ
معماری ایرانی
موسیقی ایرانی
موسیقی ایرانی به گونههای گوناگون بازشناخته میشود، موسیقی کلاسیک (یا موسیقی اصیل یا ردیف)، موسیقی محلی (نواحی)، موسیقی آیینی و مذهبی. به دلیل از بین رفتن بسیاری از قطعات و آثار تاریخی موسیقی دقیقاً روشن نیست اینگونه موسیقی در طول تاریخ چگونه اجرا میشده ولی در دوره معاصر، موسیقی ایرانی هم به صورت تکنوازی (عمدتاً مبتنی بر بداهه نوازی) و هم به گونه گروهی که دربرگیرنده خواننده، نوازنده و تنبکنواز است، نواخته میشود. موسیقی ایرانی هنگامی که به گونه تکنوازی نواخته میشود، مونوفونیک است، هرچند در تکنوازی نیز آکوردها برای آرایهبندی به کار میروند و در برخی فرمها شاید در سراسر یک آهنگ نُت پدال نواخته شود. موسیقی که به گونه گروهی نواخته میشود، هته روفونیک است و آهنگی که خواننده آماده میکند، نوازنده به آسانی آن را بازتاب میدهد و کم و بیش آن را دگرگون میسازد.
نگارگری ایرانی
نگارگری ایرانی که به اشتباه مینیاتور نیز خوانده میشود شامل آثاری از دورههای مختلف تاریخ اسلامی ایران است که بیشتر به صورت مصورسازی کتب ادبی (ورقه و گلشاه، کلیله و دمنه، سمک عیار)، علمی و فنی (التریاق، الادویه المفرده، الاغانی)، تاریخی (جامع التواریخ)، و همچنین، برخی کتب مذهبی، همچون، خاوران نامه میباشد. اولین آثاری که بتوان نام نقاشی بر آنها نهاد، در غار دوشه لرستان و با حدود هشت تا دههزار سال قدمت به دست آمده، و در دوره تاریخی آنچه را که بتوان نقاشی نامید در دیوارنگاریهای اشکانی و ساسانی میتوان دید. با ورود اسلام به ایران، این کشور تا مدتها به دست امویان و عباسیان اداره شد، و از آن پس، با روی کار آمدن سلسلههای ایرانی سامانیان، غزنویان، و آل بویه استقلال از دست رفتهٔ ایرانیان تا حدودی به آنها بازگشت. از این پس، زمینه برای احیای هنر و فرهنگ ایرانی بهخصوص نگارگری ایرانی فراهم شد.
قالی بافی
قدیمیترین نمونهٔ قالی ایرانی که یافته شده قالیچهای است با نقوش اصیل هخامنشی که در گور یخزدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی در درهٔ پازیریک در ۸۰ کیلومتری مغولستان بیرونی پیدا شده و قالی پازیریک نامیده میشود. پژوهشگران این قالی را از دستبافتهای پارتها و یا مادها میدانند.
قالی ایرانی از دیرباز معروف و مورد استفاده بوده. گزنفون تاریخنگار یونانی در کتاب سیرت کوروش مینویسد: «ایرانیان برای اینکه بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود میگسترند.»
ادبیات پارسی
ادبیات پارسی به ادبیاتی گفته میشود که به زبان پارسی نوشته شده باشد. ادبیات پارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر پارسی و نثر پارسی دو گونه اصلی در ادب پارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات پارسی قرار گرفتهاند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفتهاست. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، مولوی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر پارسی در جهان میتوان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
معماری در ایران
کلیه بررسیها و کاوشهای باستانشناسی حکایت از آن دارد که سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم پیش −از میلاد میرسد. از آن زمان تا کنون پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون، بهویژه علل مذهبی، توسعه و تکامل یافتهاست.
معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است، ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.
خوشنویسی ایرانی
خوشنویسی ایرانی بخشی از خوشنویسی اسلامی است که در ایران و سرزمینهای وابسته یا تحت نفوذ او همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان و شبه قاره هند به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت. و نه تنها از مفاخر هنر ایرانی بلکه از مفاخر هنر اسلامی و حتا هنر جهان به شمار میرود.
درحالی که عمدهٔ تبدیل نگارش معمولی کلمات به خوشنویسی هنرمندانه در جهان اسلام، بهعهده ایرانیان بودهاست، رفته رفته ایرانیان سبک و شیوههایی مختص به خود را در خوشنویسی ابداع کردند. هرچند این شیوهها و قلمهای ابداعی در سایر کشورهای اسلامی هم طرفدارانی دارد اما بیشتر مربوط به ایران و کشورهای تحت نفوذ آن همچون کشورهای آسیای میانه، افغانستان، پاکستان و هند میباشد. در این منطقه نیز خوشنویسی همواره به عنوان والاترین شکل هنرهای بصری مورد توجه بوده و دارای لطافتی خاص است.
سینما
نخستین دوربین فیلمبرداری در زمان مظفرالدینشاه به ایران آمد. نخستین فیلم صدادار پارسی، فیلم دختر لر بود که در سال ۱۳۱۷ خورشیدی توسط عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
ورود نخستین دستگاه سینماتوگراف به ایران در سال ۱۲۷۹ هجری خورشیدی توسط مظفرالدینشاه سر آغازی برای سینمای ایران به حساب میآید، هر چند ساخت اولین سالن سینمای عمومی تا سال ۱۲۹۱ اتفاق نیفتاد. تا سال ۱۳۰۸ هیچ فیلم ایرانی ساخته نشد و اندک سینماهای تاسیس شده به نمایش فیلمهای غربی که در مواردی زیر نویس پارسی داشتند می پرداختند. نخستین فیلم بلند سینمایی ایران به نام «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط آوانس اوگانیانس، با فیلمبرداری خان بابا معتضدی ساخته شد. فیلم سینمایی ایرانی جدایی نادر از سیمین در سال ۱۳۹۱ برنده جایزه اسکار شد.
ورزش
ورزش اوّل ایران کشتی آزاد است و فوتبال پرطرفدارترین ورزش است.
فوتبال
این ورزش پرطرفدار در جهان، پس از کشتی که در ایران از آن با عنوانهای «ورزش ملی» و «ورزش اول ایران» نام برده میشود، ورزش دوم است. با این حال بسیاری از فوتبال به عنوان «ورزش اول» و «پرطرفدارترین ورزش ایران» نام میبرند. فوتبال در زندگی بسیاری از ایرانیان نفوذ کردهاست. بیش از ۱۲ روزنامه مربوط به فوتبال، روزانه در ایران منتشر میشوند و دیدارهای لیگهای معتبر اروپایی نیز به صورت زنده از شبکههای تلویزیون به صورت رایگان پخش میشود. تیم ملی فوتبال بزرگسالان مرد ایران در ۴ دورهٔ جامجهانی در سالهای ۱۹۷۸ آرژانتین، ۱۹۹۸ فرانسه، ۲۰۰۶ آلمان و ۲۰۱۴ برزیل شرکت کرده است.
کشتی
کشتی در ایران یکی از پرطرفدارترین ورزشهاست و ریشه در تاریخ و سنت ایرانی دارد بطوریکه معمولاً به عنوان ورزش ملی ایران از آن یاد میشود. این ورزش از دوران باستان در ایران تمرین میشده و در میان سبکهای گوناگون ملی و محلی کشتی پهلوانی فراگیرترین سبک آن بودهاست. در میان سبکهای بینالمللی کشتی نیز کشتی آزاد محبوبترین روش به شمار میرود. در سال ۱۳۱۸ اولین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی کشور در ورزشگاه امجدیه تهران برگزار شد. نخستین باشگاه کشتی هم باشگاه سلیمان خان در خیابان شاپور سابق بود. اولین تیم کشتی خارجی که وارد ایران شد تیم ترکیه بود که در سال ۱۳۲۶ به ایران آمد.
نخستین حضور بینالمللی کشتی ایران در المپیک ۱۹۴۸ لندن بود که منصور رئیسی در آنجا به مقام چهارم رسید. اولین حضور تیم ملی کشتی ایران در مسابقات قهرمانی کشتی جهان هم در سال ۱۹۵۱ در هلسینکی فنلاند اتفاق افتاد.
چوگان
بازی چوگان از کهنترین ورزشهای ایران باستان است. آنچنان که در ادبیات کهن این کشور هم ورود بسیار داشتهاست:
ز چوگان او گوی شد ناپدید
تو گفتی سپهرش همی برکشید. (فردوسی شاعر ایرانی سده چهارم)
چوگان ورزشی تیمیاست که بازیکنان آن سوار بر اسب، توپ یا گوی را توسط چوب چوگان به طرف دروازه تیم مقابل هدایت میکنند، اگر بازی چوگان در فضای باز انجام شود، هر تیم متشکل از چهار نفر است و در صورتی که در سالن سرپوشیده مخصوص چوگان باشد، هر تیم تنها سه بازیکن دارد. بازی در مقاطع زمانی هفت دقیقهای که اصطلاحاً «چوکه» نامیده میشوند، انجام میگیرد. مدت زمان استاندارد بازی شش چوکهاست، اما بسته به قوانین مسابقات در برخی از بازیها چهار یا هشت چوکه هم مشاهده میشود. در چوگان داخل سالن، چوکهها معمولاً شش دقیقهای هستند
ورزش زورخانهای
ورزش زورخانهای که بهورزش باستانی نیز معروف است، نام مجموعه حرکات ورزشی با اسباب و بی اسباب و آداب و رسوم مربوط به آنهاست که در محدوده تاریخی و فرهنگی ایران از گذشتههای دور رواج داشتهاست.
ورزشهای زورخانهای نام دیگر آئین پهلوانی و از ورزشهای سنتی و بنام ایرانیان است. جایی که در آن به ورزش باستانی میپردازند زورخانه نام دارد.
المپیک
از نخستین حضور رسمی ایران در المپیک در بازیهای ۱۹۴۸ لندن تا ۲۰۱۲ لندن، ورزشکاران ایرانی موفق شدند تا در مجموع ۶۰ مدال برای کشورشان تصاحب کنند. ۱۵ مدال طلا، ۲۰ مدال نقره و ۲۵ مدال برنز حاصل تلاش ۳۹ ورزشکار ایرانی در ۱۵دوره از بازیهای تابستانی المپیک است.
اولین ایرانی که در مسابقات المپیک مدال گرفت جعفر سلماسی بود که در المپیک ۱۹۴۸ در وزنه برداری برنز گرفت. امامعلی حبیبی اولین طلایی ایران در تاریخ بازیهای المپیک بود.
پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران، دولتمردان انقلابی بازیهای ۱۹۸۰ مسکو و ۱۹۸۴ لسآنجلس را تحریم کردند و در عمل یک نسل از ورزشکاران ایرانی از رقابت در این بازیها محروم شدند.
بهترین مقام ایران در المپیک رتبهٔ چهاردهم در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن است.
تیم المپیک ایران در المپیک ۲۰۱۲ لندن بهترین نتیجه خود را با ۴ مدال طلا، ۵ مدال نقره و ۳ مدال برنز حاصل کرد.
فرهنگ ایرانی
عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را میتوان در امپراتوری پارسیان (هخامنشیان)، دوران شاهنشاهی ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.
در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و دیگر زبانهای ایرانی ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا و تقویم هجری شمسی ۳- دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع ۴- دینها و آیینهای زرتشتی، مهرپرستی و ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، ۶-فرهنگهای محلی اقوام ایرانی
عناصر اصلی فرهنگ ایرانی
نوروز و تقویم هجری خورشیدی: نوروز از جشنهای باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی فلات ایران یعنی در کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخشهای کردنشین کشورهای عراق و ترکیه و سوریه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار میشود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در آفریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد. از جشنهای متعددی که در ایران باستان مرسوم بوده، یا از جشنهای اندکی که از آن عهد به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچکتر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن میآید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است. در تقویم جلالی روز اول سال طوری تنظیم میشدهاست که با اعتدال ربیعی همگام شود و در نتیجه سالها ۳۶۵ یا ۳۶۶ روز داشتهاند. تقویم رسمی ایران و تقویم رسمی افغانستان بر اساس تقویم جلالی ساخته شدهاند ولی هم طول ماههایشان و هم مبدأ تاریخشان با تقویم جلالی متفاوت است.
زبان پارسی (دری و تاجیک):فارسی، پارسی، یا فارسی دری (در برخی متون قدیم: پارسی دری) زبان رسمی کشور ایران و تاجکستان و یکی از زبانهای رسمی کشور افغانستان است. در ایران نزدیک به ۷۰ میلیون، در افغانستان ۲۰ میلیون، در تاجیکستان ۵ میلیون، و در ازبکستان پیرامون ۷ میلیون نفر سخنور دارد. زبان فارسی گویشورانی نیز در هندوستان و پاکستان دارد (نگا:زبان فارسی در شبه قاره هندوستان). رویهمرفته میتوان شمار فارسیدانان جهان را پیرامون ۱۱۰ میلیون نفر برآورد کرد. با وجود اینکه فارسی در حال حاضر زبان رسمی پاکستان نیست. ولی قبل از استعمار انگلیس. زبان رسمی و فرهنگی شبهقاره هند در زمان سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولی هند بودهاست. زبان رسمی کنونی پاکستان، اردو است که در واقع «ایرانیشده» زبان هندی و به شدت تحت تأثیر فارسی است و واژههای فارسی بسیار زیادی در آن موجود میباشد. اکنون نیز به عنوان یک زبان فاخر در بین نخبگان به خصوص در زمینه هنر و موسیقی (موسیقی قوالی) رواج دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیانگذاران پاکستان تصمیم گرفتند که سرود ملی کاملاً به زبان فارسی سروده شود. در زبان فارسی به خط فارسی حدود ۳۲ حرف اصلی وجود دارد که به مجموع آنها الفبای فارسی گفته میشود.
اسلام و مذهب تشیع و شاخههای مختلف آن: اکثریت ایرانیان بعد از حمله اعراب در طول زمان به آیین اسلام گرویدند و مسلمان شدند. مسلمانان بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است. نزدیک به هشتادوهشت درصدایرانیان شیعه میباشند. دودرصد غیره و ده درصد اهل سنت دور تادور ایران اهل سنت هستند. شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. در حالی که مذهب شیعه دسته کم از قرن دوم هجری با این نام به معنای پیرو شناخته شده بود و در زمان امام ششم شیعیان رشد قابل ملاحظهای داشت، ولی گسترش و ظهور شیعه دوازده امامه به سبک فعلی از زمان حکومت صفوی در ایران انجام شد که شیعه را مذهب رسمی ایران اعلام نمودند و از تشیع به عنوان ابزاری برای تمرکزقدرت استفاده نمودند. این مساله که ایرانیان به طور تاریخی به اینکه پادشاهان باید فر شاهنشهی داشته باشند و خون شاهنشهی باید در رگ هایشان جاری باشد اعتقاد داشتهاند، در نزدیک شدن فرهنگ شیعه و ایرانی بسیار موثر بودهاست. به دلیل گسترش تشیع و شکل گیری فعلی آن در زمان پادشاهان صفوی و توسط ایرانیان، فرهنگ ایرانی و شیعه اشتراکات فراوانی دارد.
فرهنگ آذری:با آمدن اقوام آریایی به فلات ایران، اقوام بومی آذربایجان با ایشان آمیخته شدند و در یک اتحاد، پادشاهی ماد را به وجود آوردند. از آن تاریخ به بعد آذربایجان قسمتی از ایران بود و پس از حمله اعراب به ایران در قرنهای ابتدایی ورود اسلام به ایران آذربایجان از کانونهای عمده مقاومت وشورش ایرانیان در برابر اعراب بود. از حدود قرن پنجم هجری به بعد، حوادث متناوب یکی بعد از دیگری آذربایجان را آماج تهاجمات پیاپی قرار داد. بعد از سلجوقیان، دورِ سلسله جنبانی ترکان آتابای یا اتابکان آغاز و با نفوذ این اقوام و گسترش زبان ترکی، سیطرهٔ زبان آذری که بازمانده و متحول شدهٔ زبان مادها بود، محدود و رفته رفته رو به کاهش نهاد. با ادامه تسلط ترکان در دوران اتابکان باز هم عده ترکها در سرزمین آذربایجان فزونی یافت و مآلاً زبان ترکی رونق بیشتری گرفت. در دوران مغولها که بیشتر سربازان آنان ترک بودند و آذربایجان را تختگاه خود قرار دادند بازهم به نفوذ ترکان افزوده شد.
بعدها از زمان صفویان که خود به نوعی برخاسته از قوم مغول بودندو ورود اقوام قزلباش و اقوام دگر به آن دیار آذربایجان از اهمیتی مضاعف برخوردار گشت و فرهنگ جدید آذربایجان که تأثیر گرفته از تاریخ پر فراز و نشیب خود بودهاست، تأثیری شگرف بر تاریخ و فرهنگ ایران گذاشتهاست.
زبان و فرهنگ کردی: بیشتر تاریخ شناسان پر آوازه براین باورند که، کردهای امروز نوادگان مادهای دیروزند. این نکته که که زبان کردی بازماندهٔ زبان ماد است، و التزاما کردهای امروزی هم استمراری از مادهای باستان هستند، تا زمانی که زبان مادی بدرستی شناخته نشده، کماکان یک فرضیه باقی میماند. آیینهای ایرانی، مانند نوروز، مهرگان، و سده، میان کردان با شکوه بیمانندی برپا میگردد و تا امروز هم در میان گروههای بزرگی از کردان که به فرقههای کهن دینی این سرزمین منسوبند، ردپای بسیاری از باورهای «مغانی»، «مزدکی»، «زروانی» و «مانوی» دیده میشود که نمادی از اعتقاد مشترک باستانی آنان با کیشهای ملی ایرانی میباشد. موسیقی کردی بخش بزرگی از موسیقی فعلی ایران را تشکیل میدهد و بسیاری از مشهورترین خواننده هاو گروههای موسیقی سنتی داخل ایران، از کردستان میباشند.
جغرافیای ایران
جغرافیای ایران به بررسی ویژگیهای سیاسی - طبیعی و ... جغرافیای کشور ایران می پردازد. و مهمترین پدیدهها و اماکن جغرافیایی آن را نیز می شناساند.
موقعیت و مختصات جغرافیایی
ایران یکی از کشورهای آسیای جنوب غرب (خاورمیانه)در شرق با افغانستان و پاکستان؛ در شمال شرقی با ترکمنستان، در بخش میانی شمال با دریای خزر، در شمال غربی با جمهوری آذربایجان و ارمنستان؛ در غرب با ترکیه و عراق؛ و سرانجام در جنوب با آبهای خلیج فارس و دریای عمان همسایهاست.
از دید جغرافیایی، غربیترین شهر ایران کلیساکندی؛ شرقیترین شهر جالق؛ شمالیترین شهر پارس آباد؛ و جنوبیترین شهر چابهار است.
جغرافیای تاریخی ایران
جغرافیای تاریخی ایران بررسی تاریخی جغرافیای سرزمین ایران می باشد.
جغرافیای تاریخی، رشتهای از جغرافیاست که اوضاع طبیعی، اقتصادی، انسانی و سیاسی را با توجه به گذر تاریخی بررسی میکند.
جغرافیای تاریخی ایران قبل از اسلام
شامل دورههای تاریخی مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان است.
مادها
سرزمین مادها شامل: ماد کوچک (آذربایجان) و ماد بزرگ (شامل کرمانشاهان وری وکردستان وهمدان]] و ، شمال آن رودخانه ارس، شرق ابواب خزر، غرب کوههای زاگرس و جنوب آن کویر و محدوده اصفهان بود.
هخامنشیان
در دوره هخامنشیان سرزمین ایران از شرق رود سیحون، غرب دریای اژه، شمال دریای خزر و دریای سیاه و کوههای قفقاز و از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس منتهی میشد. بعضی از ایالتهای آن: ایالت نیمه جنوبی پارس با مرکز پارسه، ایالت جنوب غربی شوش با مرکز شهر شوش، ایالت ماد در شمال غرب با شهر مهم اکباتان (همدان)، ایالت هیرکانی یا گرگان در محدوده شمال و ساحل دریای خزر و شهر مهم آن هیرکانا یا جرجان (گرگان)، ایالت پارت یا خراسان و قومس (سمنان) امروزی، ایالت زرنگ، نیمروز، سکستان یا سیستان در جنوب شرق، ایالت کرمانیا در ساحل خلیج فارس، ایالت گدروزیا (بلوچستان) در مشرق کرمان و جنوب سیستان.
اشکانیان
در زمان اشکانیان محدوده ایران از جانب غرب به رودخانه فرات منتهی گردید. قبل از آن سلوکیان هشتاد سال بر قلمرو ایران فرمانروایی داشتند و پایتخت آنها سلوکیه بر کرانه رود دجله بود. قلمرو پارتها یا اشکانیان ۷۲ بخش بود. ملاک آنها در تقسیم بندی برای اداره کشور شهرها بودند که خودمختاری نسبی داشتند. از پایتختها آن به ارشک، صددروازه، هگمتانه، تیسفون و دیگر شهرها مهم آن به نسا، تاپه، دارابگرد، گور (فیروزآباد) می توان اشاره کرد.
ساسانیان
در زمان ساسانیان ایران دارای چهار ایالت بزرگ شامل: ایالت شمالی (اپاختر)، ایالت جنوبی (نیمروز)، ایالت شرقی (خراسان)، ایالت غربی (خوروران) و ماوراء النهر، قسمتهایی از افغانستان، بین النهرین و آسیای صغیر هم جزء این ایالتها بود. و تصمیم گیری حکومتی متمرکز بود. از شهرهای مهم آن جندی شاپور، بیشاپور، شاپورخواست، تیسفون بود.
جغرافیای تاریخی ایران بعد از اسلام
ایران در زمان پس از اسلام به نه منطقه یا ایالت تقسیم میشدهاست.
آذربایجان و ارمینه و اران
آذربایجان و ارمینه و اران به نام سرزمین آتروپاتکان منتسب به آتروپات از حاکمان ماد در آنجاست که در مقابل سلوکیان مقاومت کرد. عرب آنرا آذربیجان نامیده است. آتور یا آذر (آتش)، پات (پاییدن)، کان (پسوند مکان) می باشد. امروزه همان استانهای شمال شرق ایران (آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل) است که در دوره فتحعلی شاه (معاهده ترکمنچای و گلستان) قسمتی از آن جدا شد.
جبال (عراق عجم)
ایالت جبال (عراق عجم یا کوهستان) شامل استانهای امروزی اصفهان، همدان، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال وبختیاری، کردستان، زنجان، لرستان، تهران و استان مرکزی می شد. از غرب به عراق، شرق به کویر وخراسان وکرمان، از شمال به رشته کوههای البرز، و از جنوب به خوزستان وفارس منتهی می شد.
شهرهای بزرگ استان جبال یا ایالت کوهستان: سپاهان (اصفهان)، ری، همدان، قم و دینور (امروزه بخشی در شهرستان صحنه استان کرمانشاه) و در مرتبه بعد قاشان(کاشان)، نهاوند، کره یا کرج ابودلف (امروزه شهر آستانه و یا کرهرود در استان مرکزی است)، سیمره (دره شهر امروزی استان ایلام)، روذاور (تویسرکان)، حُلوان، سیروان (محل کنونی شهرستان ایلام یا مهران)، سهرورد (امروزه از دهستانهای شهرستان خدابنده در زنجان است)، قزوین، جربادقان (گلپایگان)، لور یا لر (سرزمین لرستان)، جلولاء (امروزه در کشور عراق مغرب خانقین)، خَرقان (شمال درگزین همدان و با خرقان تزدیک بسطام متفاوت است)، کردستان(از استانهای ایالت جبال و شامل باختران و قسمت جنوبی آذربایجان غربی بعلاوه بعضی شهرهای امروزی کشور عراق نیز بوده است)، شهرزور (از شهرهای مرزی امروزه در نزدیکی سلیمانیه در کشور عراق است)، سنندج (امروزه مرکز کردستان ایران است. در نیمه اول قرن یازدهم قمری بنا شده است نام اصلی آن سنهدژ بهمعنی: قلعهای در پای کوه میباشد پیشتر محلی بنام بهار مرکز کردستان بوده است)، زنجان (یا زنگان، شهری کوچک که اردشیر بابکان بنا نهاد و در کنار آن شهر سلطانیه است)، اراک (بنای آن به سال ۱۲۳۱ قمری برمی گردد پیشتر قلعه ای بنام سلطانآباد بوده است و سپس به عراق مشهور شد و در سال ۱۳۱۷ خورشیدی اراک نام گرفت)، اردستان (از شهرهای کنونی استان اصفهان، منسوب به اردشیر درازدست پادشاه هخامنشی)، خان لنجان (خونلنجان امروزه یکی از روستاهای شهرستان لنجان است. ناصرخسرو از آن یاد کرده است.)، لنجان (منطقهای در کنار زاینده رود و امروزه نام یک شهرستان است مرکز آن زرین شهر به ریز شهرت داشته است)، بَرَج (شهرکی در حدود بربرود و در نزدیکی آستانه امروزی بوده و به همراه کرج ابودلف ایغارین نامیده می شدند) و بروجرد (منسوب به فیروز ساسانی و به فیروزگرد مشهور بوده) بوده است.
فارس
فارس یا ایالت فارس یا فارس قدیم، در تقسیمبندی جغرافیایی بعد از اسلام شامل محدوده جنوبی ایران منتهی به خلیج فارس بوده است. این ایالت یا منطقه شامل استان فارس کنونی، استان بوشهر، غرب استان هرمزگان، استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان بوده است. ابن حوقل حدود این ایالت را از مشرق به کرمان، از مغرب به خوزستان و از شمال به بیابان منتهی به خراسان و قسمتی از اصفهان و از جنوب همجوار خلیج فارس دانسته است. این ایالت در قبل از اسلام به پنج خوره (کوره)، که در دوره اسلامی نیز برقرار بوده شامل: کوره اصطخر، کوره دارابگرد، کوره شاپور، کوره قباد، و کوره اردشیر تقسیم می شدهاست. از شهرهای مهم ایالت فارس: شیراز، پسا (فسا)، جهرم، ارّجان (بهبهان کنونی) سیراف و ... بودهاست. همچنین بنادر و جزایر خلیج فارس جزو این ایالت بودهاست
خراسان
خراسان قدیم یا ایالت خراسان شامل خراسان امروزی، شهرهایی از افغانستان و ترکمنستان و حتی شهرهایی از ماوراءالنهر بوده است. و از مشرق به هندوستان و جنوب به بیابان کرکسکوه و مغرب به گرگان قدیم و شمال به رود جیحون میرسده است. ابن حوقل نیشابور، بلخ، هرات و مرو را چهار شهر بزرگ خراسان قدیم میداند.
قومس
گرچه قومس از نواحی خراسان بوده است اما در دوره اسلامی یک ولایت یا ایالتی جدا بوده است. معمولا استان سمنان را دربر می گرفته و دامغان، سمنان، شاهرود، بسطام، خرقان، سنگسر، جندق و ... از شهرهای آن بوده است. مرکز آن قومس (احتمالا صد دروازه) بوده است.
دیلم و طبرستان (گیلان و مازندران)
سزمین دیلم و طبرستان همان نواحی یا استانهای گیلان و مازندران امروزی است. دیلم شامل نواحی گیلان و طبرستان شامل مناطق مازندران بوده است.
خوزستان
خوزستان شامل هفت خوره به نامهای: سوس (شوش)، جندیشاپور، تستر (شوشتر)، عسکر مکرم، اهواز، رامهرمز و دروق بوده که برخی خوره و برخی قصبه بوده اند.
کرمان
ایالت کرمان قدیم تا کناره تنگه هرمز و دریای عمان بوده و قسمت عظیمی از استان هرمزگان را هم دربر میگرفته است. ابن حوقل حدود آنرا در مشرق مکران، در مغرب فارس، در شمال بیابان خراسان و ناحیه سیستان و در جنوب دریای فارس می داند. و از شهرهای آن هرمز، جیرفت، بم، سیرجان، فهرج و ... نام می برد. مقدسی این ایالت را شامل پنج خوره و ناحیت: بردسیر، نرماشیر، سیرجان، بم و جیرفت می داند.
سیستان و بلوچستان
سیستان برگرفته از قوم سکا و نام قدیمی آن زرنگ (مرکز سیستان و نام درختی کوهی) بوده است و نیمروز (به معنی جنوب) نام دیگر آن بوده است. سرزمین جنوب آن بلوچستان برگرفته از قوم بلوچ و به مکا مشهور بوده و سپس مکران (به معنی سرزمین باتلاقها، اراینا در سانسکریت به معنی باتلاق) نامیده می شده است. از شهرهای آن زرنج یا زرنگ، بُست، خواس (خاش)، سراوان و ... بودهاند.
جغرافیای اقتصادی ایران
معادن
معادن مهم ایران عبارتست از: نفت و گاز. ایران، چهارمین ذخایر نفتی جهان، نه و چهار دهم در صد (9.4%) ذخایر ثابت شده نفتی زمین معادل 157 میلیارد بشکه، و نیز اولین ذخایر گازی جهان، هجده در صد ذخایر ثابت شده گاز زمین، معادل 33.6 تریلیون متر مکعب را در اختیار خود دارد، اما در مجموع ذخایر نفت و گاز، ایران با دارا بودن 379 میلیارد بشکه معادل نفت خام، رتبه اول را در این زمینه دارا میباشد. مهمترین منطقههای نفتی مسجد سلیمان هفتگل گچساران آغا جاری و شاه آباد (غرب) است. نفت قم نیز در حال استخراج است.
دیگر معادن مهم کشور عبارتاند از: معادن ذغال سنگ، کانیهای فلزی: طلا، منگنز، کرومیت، مس، سرب، روی، نیکل، کبالت، نقره و آهن، معدنی شیمیایی: گوگود، نمک، سنگهای تزئینی، شن و ماسه.
در سال ۱۳۵۷ مهمترین و تعداد معادن فلزی در ایران بدین شرح بودهاند: سرب وروی(۱۶) مس(۲) کرومیت(۴) خاک سرخ(۴)وسنگ آهن(۲). همچنین در همین سال معادن غیر فلزی مهم وتعدادی که در حال بهره برداری بودهاند عبارتاند از: زغال سنگ(۳۳) مرمریت(۲۸) مرمر(۲۰) تراورتن(۱۳) کائولین(۷) سیلیس(۱۲) فیروزه(۱) پوکه معدنی(۲) بنتونیت(۵) باریتین(۹) دولومیت(۲) خاک نسوز(۵) زاج(۱) تالک(۲) فلدسپات(۲) گچ(۹۲) سولفات دوسود(۳)
محصولات نباتات
محصولات نباتی ایران عبارتست از: گندم، جو، برنج، ذرت، نخود، لوبیا، ماش، عدس، توتون، پنبه، کنف، نیشکر و کلیه درختهای میوه دار. صید ماهی، صید مروارید، صید حیوانات وحشی و طیور، تربیت کرم ابریشم و زنبور عسل و پرورش قارچ نیز رواج دارد.
صنایع
عمدهترین صنایع کشور عبارتاند از: صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، نساجی، شیمیایی، غذایی، خودرو سازی، الکتریکی و الکترونیکی و.... همچنین صنایع مهم دستی و خانگی و سنتی کشور عبارتاند از: فرش و قالی، گلیم و زیلو، منبت کاری، خاتم کاری و سفال سازی.
راهها
راهها و وسایط نقلیه نیز دارای اهمیت است. راه آهن سرتاسری ایران از خلیج فارس تا دریای خزر (همچنین نگاه کنید به راهآهن مازندران) راه آهن تهران به مشهد راه آهن تهران به تبریز تهران به کاشان، راه آهن بندرعباس به تهران وراه آهن بندرعباس به سرخس که مشغول بهره برداریست و راههای دیگری که در دست ساختمان است. جادههای شوسه همه شهرهای را بهم مربوط میسازد. راههای کشتیرانی در دریای خزر، دریای عمان و خلیج فارس است. راههای هوایی میان اغلب کشورهای بزرگ جهان و شهرهای درجه اول ایران بر قرار است.
جغرافیای طبیعی ایران
رودهای ایران
اکثر رودهای ایران کم آب بوده و تنها رودی که قابلیت کشتیرانی دارد رود کارون در خوزستان است. رودهای ایران به چهار حوضه عمده دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان، دریاچه ارومیه و آبریزهای داخلی جریان دارند.
مهمترین رودخانههای حوضه خلیج فارس و دریای عمان شامل: کارون (۸۹۰ کیلومتر)، جراحی (۴۳۸ کیلومتر)، کرخه (۷۵۵کیلومتر)، دز (۵۱۵ کیلومتر)، زهره (۴۹۰ کیلومتر)، مند (۶۸۵ کیلومتر)، هندیجان (، دالکی، سیمره، تیاب، نای بند، شور، اروند رود (۱۹۰ کیلومتر)، کل (۳۶۰ کیلومتر)، مهران (۳۸۲ کیلومتر)، الوند، میناب، سرباز، باهو کلات (۳۱۳ کیلومتر).
همچنین سیمینهرود، زرینهرود (۳۰۲ کیلومتر)، آجیچای (تلخهرود)، (۲۶۸ کیلومتر) و نازلو چای از رودهاییاند که به دریاچه ارومیه سرازیر میشوند.
رودهای عمده حوضه دریای خزر شامل: قزل اوزن، سفید رود (۷۶۵ کیلومتر)، شور، اهر چای، زنجان چای، شاهرود (۲۰۵ کیلومتر)، قره سو (۲۵۵ کیلومتر)، ارس (۹۱۰ کیلومتر)، چالوس، هراز، تجن، گرگان و اترک هستند.
همچنین رودهای بمپور، هلیل رود، ماشکل، شور، کال شور، جوین، کر (۲۸۰کیلومتر)، زایندهرود (۴۰۵ کیلومتر)، حبله رود، قره چای (۵۴۰ کیلومتر)، کرج (۲۴۵کیلومتر)، جاجرود و کشف رود (۳۰۰ کیلومتر) نیز به حوضه مرکزی میریزند.
آبشارهای ایران
آبشارهای ایران تا ۳۹۲ عدد و آبشارهای غیرفصلی یا قابل توجه تا ۲۸۷ عدد (یا ۱۸۶ عدد) برآورد شده است که از این میان ۴۳ مورد آنها آبشارهای مشهور ایرانند که از این جملهاند:
آبشار آسیاب خرابه - آبشار اسکندر - آبشار ماهاران (آذربایجان شرقی)، آبشار شلماش (آذربایجان غربی)، آبشار گورگور - آبشار سردابه (اردبیل)، آبشار خضر - آبشار کردعلی - آبشار تخت سلیمان - آبشار بی بی سیدان - آبشار سمیرم (اصفهان)، آبشار چم آو (ایلام)، آبشار سنگان - آبشار امامزاده داوود - آبشار اوسون دربند - آبشار دوقلو - آبشار فصلی پیچ آدران واقع در ۱۵ کیلومتری کرج-چالوس (تهران)، آبشار چشمه کوهرنگ - آبشار آتشگاه - آبشار دره عشق (چهارمحال و بختیاری)، آبشار شوی (خوزستان)، آبشار اخلمد (خراسان رضوی)، آبشار مارگون (فارس)، آبشار بل (کردستان)، آبشار بهرام بیگی بویراحمد - آبشار کنج بنار گچساران - آبشار سیسخت - آبشار کمردوغ (کهکیلویه و بویراحمد)، آبشار مینودشت - آبشار شیرآباد - آبشار کبودوال (گلستان)، آبشار لاتون (گیلان)، آبشار بیشه - آبشار آب سفید - آبشار چکان - آبشار دورود - آبشار تاف - آبشار نوژیان (لرستان)، آبشار یخی - آبشار شاهاندشت - آبشار هریجان - آبشار آمل - آبشار ایج یا ده قلو (مازندران) میباشند.
بسیاری از آبشارهای ایران همچون: اخلمد، افرینه، گنجنامه، نیاسر، شوشتر، بیشه، قره سو، سمیرم و تنگه واشی، قدمتی تاریخی داشته و از نظر جنبههای سیاحتی و اقتصادی مورد توجه پادشاهان و حاکمان وقت بوده و از بسیاری از آنها برای ساخت آسیابهای آبی کمک گرفته شده است. آبشارهای شوشتر به عنوان نخستین تاسیسات صنعت آب و صنایع جانبی جهان در زمان ساسانیان، که مجموعه تاریخی - فرهنگی آبشارهای شوشتر در یونسکو ثبت جهانی شده است و آبشار گنجنامه همدان در کنار کتیبههای تاریخی کوروش، نشانگر اوج شکوه و عظمت ایران باستان است.
دریاچههای عمده ایران
دریای خزر(که بزرگترین دریاچه جهان است)، دریاچه ارومیه، دریاچه گهر، بختگان، دریاچه پریشان، نیریز، نمک، باتلاق گاوخونی، نئور، زریوار، مهارلو، هامونو حوض سلطان از دریاچههای اصلی ایران هستند.
زمینشناسی جغرافیای ایران
در نخستین دوره از دورههای زمینشناسی یعنی چند میلیون سال پیش همه خاک ایران زیر آب جای گرفته بود. کم کم بخشهایی از شمال و جنوب ایران از خاک بیرون آمد. در دوره دوم زمینشناسی بخش شرقی ایران بیش از پیش زیر آب فرو میرود. در دورهٔ سوم جنوب ایران از زیر آب بیرون امد. در آغاز دوران چهارم یخچالهای طبیعی بلندیهای البرز را در بر گرفت. در نتیجه حرکت این یخچالها و تودههای بزرگ آبرفتها و رسوبات بسیاری پدید آمد.
مختصری از شرایط جغرافیای ایران دوران پره کامبرین (دوران پیش از دورانهای شناخته شده زمین شناسی) قبل از ۶۰۰ میلیون سال پیش: در ایران، سنگهای متعلق به پره کامبرین در نواحی شمال، مشرق و مرکز ایران یافت میشوند که قسمت زیرین این رسوبات از دسته سنگهای دگرگون شدهاست و سن این رسوبات بیشتر از ۶۰۰ میلیون سال است.
دوران پالئوزوئیک (کهن زیست) یا دوران اول، از حدود ۶۰۰ تا ۲۳۰ میلیون سال پیش: در دوره کامبرین به تدریج دریاهائی، مرکز و شمال ایران را پوشانید. در دوره سیلورین این دریاها محدود تر گشته و زمینهای تازهای از آب بیرون آمدند. در دوره دوونین بار دیگر شمال و مرکز ایران را آب فرا گرفت. در ابتدای دوره کربونیفر دریاها عمیق تر شدند و در آنها رسوبات آهکی زیادی بر جای ماند. در دوره پرمین مجدداً پیشروی دریاها آغاز شد و آب دریاها سراسر فلات ایران را پوشانید. نواحی جنوب و جنوب غربی ایران برای اولین بار در شرایط جدیدی قرار گرفت و قسمتی از دریای تتیس تقریبآ تا اواخر دوران سوم در این نواحی با آرامش نسبی باقی ماند.
دوران مزوزوئیک (میان زیست) یا دوران دوم، از حدود ۲۳۰ تا ۷۰ میلیون سال پیش: در دورهً تریاس، نیز آب، فلات ایران را در بر گرفته بود و رسوباتی شبیه به رسوبات اواخر دوران اول، شامل آهک و دولومیت به جای گذاشت. در مرکز و شمال ایران شرایط رسوبگذاری مانند دوران اول محفوظ ماند و در اواخر این دوره جنبشهای خشکیزائی، گاهی قسمتهائی از آن نواحی را بالا و پائین برد. در دورهً ژوراسیک، رسوبگذاری مانند دورهً تریاس در مرکز و شمال ایران ادامه یافت و امروزه همه جای آن کمابیش دارای لایههای زغال سنگی است. بعد از دورهً ژوراسیک دوباره بر عمق دریاها افزوده شد و از این زمان رسوبات آهکی بر جای ماندهاست. حرکات شدید در ایران مرکزی، چین خوردگیهائی را پدید میآورد و بیشتر زمینها در شرق و مرکز ایران از آب خارج میشود و در اثر فرسایش، قسمت زیادی از آن از بین میرود. دریاهای دورهً کرتاسه دوباره سطح ناهموار این خشکیها را پوشانید و در اواخر همین دوره بر اثر جنبشهای شدید، چین خوردگیهای تازهای به وجود آمدند، اما در البرز آرامش نسبی برقرار ماند. دوران سنوزوئیک (نوزیست)، که شامل دوران سوم و دوران چهارم به شرح زیر میباشد: دوران سوم (ترشیاری)، از حدود ۷۰ تا یک میلیون سال پیش: در آغاز این دوران، رسوبات دریائی تتیس در محل زاگرس بطور هم شیب روی رسوبات کرتاسه قرار دارند. رسوبات آهکی اواخر این دوره بنام آهکهای آسماری محتوی ذخائر نفتی جنوب ایران است. در این دوره در ایران مرکزی دریای کم عمقی وجود داشت که رسوبات آن ماسه سنگهای پایه این دوره را بوجود آورد و همچنین فعالیت آتشفشانی شدیدی در بیشتر این نواحی رخ داد. در اواخر دوران سوم در محل زاگرس رسوبگذاری شد و عمر حوضههای رسوبی یکپارچهً گذشته پایان یافت، همزمان با پیدایش زاگرس، بر اثر حرکات خشکیزائی و کوهزائی قسمت زیادی از خشکیها برای همیشه از آب خارج شدند.
دوران چهارم (کواتر ناری)، از حدود یک میلیون سال پیش تا عصر حاضر: یخچالهای کواترناری در ایران گسترش نداشتهاند، اما آثار سنگهای یخچالی در بعضی نقاط از جمله علم کوه دیده شدهاست. در این دوران بیشتر نواحی ایران از آب خارج شد. از دریاهای گذشته، حوضههای بسته و دریاچه هائی باقی مانده که قسمت زیادی از آنها بر اثر شدت تبخیر و کمی بارندگی خشک شدهاند. فعالیت آتشفشانها در آغاز دوران چهارم بیش از اواخر دوران سوم شدت یافت و کوههای دماوند، سبلان، سهند و تفتان مهمترین کوههای آتشفشانی این دوره هستند، که دماوند و تفتان در حال حاضر آخرین مراحل فعالیت خود را به صورت گوگردزدائی ادمه میدهند. عامل اصلی تغییر چهرهً زمین در دوران چهارم، فرسایش است. در ایران، آب مهمترین عامل فرسایش کوهها، و در بیابانها، باد عامل فرسایش بودهاست.
زلزله شناسی و گسلهای فعال
به علت واقع شدن بسیاری از شهرهای ایران بر روی گسل، زلزله موجب نابودی بسیاری از شهرهای ایران در طول تاریخ گردیده است که در دوران معاصر نیز بر اثر زلزله دو شهر طبس و بم به طور کامل نابود و دوباره بازسازی شده است. در زلزله بم قریب به ۳۰۰۰۰ نفر قربانی شدند متاسفانه تاکنون عزمی ملی برای بازسازی بافتهای فرسوده صورت نگرفته است اما در زمینهٔ آموزش نیروی انسانی اقداماتی توسط جمعیت هلال احمر، سازمان مدیریت بحران وزارت کشور و سازمان بهزیستی صورت گرفته است. تهران نیز چندین بار به علت زلزله ویران گردیده که به همین علت و واقع شدن آن بر روی گسلهای فعال موجب به وجود آمدن زمزمههایی برای تغییر پایتخت شده است.از پرتلفات ترین زلزله هاایران در ۲۴ سال گذشته میتوان از زلزله بم با حداقل ۳۰۰۰۰ نفر تلفات، زلزله طبس با ۱۵۰۰۰ تلفات و زمینلرزه دشتبیاض و فردوس با ۱۲۰۰۰ نفر تلفات و زلزله رودبار و منجیل در سال ۱۳۶۹ با حداقل ۴۰۰۰۰ نفر تلفاتنام برد.
صنعت
اگر تمام فعالیتهای اقتصادی را که با تولید کالا و خدمات با استفاده از ماشینآلات و تجهیزات ساخته دست بشر سر و کار دارد، به عنوان یک کل تصور کنیم، هر صنعت، زیرمجموعهای از این کل است که تعداد زیادی از فعالیتهای مشابه را شامل میشود.
تعریف مهم برای صنعت:به مجموعه تمام واحدهایی که در تولید، توزیع یا مصرف یک محصول یا یک دسته از محصولات مشابه فعالیت میکنند صنعت گفته میشود.
تعریف صنعت
در مورد تعریف دقیق صنعت، اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. صنعت دارای تعریفها و تعبیرهای متفاوتی است که بر اساس قابلیت جایگزینی محصولات، فرآیند تولید و محدودههای جغرافیایی ارایه شدهاند. بهطور مثال مایکل پورتر، صنعت را چنین تعریف میکند: «صنعت عبارت است از گروه شرکتهایی که محصولات آنها جایگزین نزدیکی برای هم هستند.»[۱]
جشنواره ملی قهرمانان صنعت ایران
جشنواره ملی قهرمانان صنعت ایران - باشکوه ترین جشن سالانه صنعت کشور- در حال حاضر یکی از معتبرترین جوایزی است که در عرصه تجلیل از برترین و موفقترین شرکتهای ایرانی توسط بخش خصوصی هر ساله برگزار شده و از مدیران این شرکتها و سازمانها طی مراسمی تجلیل به عمل میآید. این جشنواره فعالیت خود را از سال 1384 آغاز کرده و با حضور وزرای صنعت، معدن و تجارت، کار و تعاون، اقتصاد و دارایی، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس کمیسیون های صنایع و معادن، انرژی، برنامه و بودجه ، در مرکزهمایشهای بین المللی صدا و سیما برگزار گردیده است. جشنواره ملی قهرمانان صنعت علاوه بر آن که براساس یک مدل علمی به ارزیابی سازمانها به منظور تبیین نقاط ضعف، قوت و تهدید و فرصت سازمانهای متقاضی میپردازد، زمینه بازاریابی و تبلیغات را برای شرکتهای برگزیده فراهم میآورد. حضور فعال سازمانها در این جشنواره نشانگر این است که آنها قصد دارند تا خود را با دیگر سازمانها مقایسه نمایند، تا به این ترتیب ضمن افزایش توان رقابتی بر پایداری سازمان خود افزوده و در تحقق اهداف سازمانی به موفقیتهای بیشتری دست یابند.
گروههای صنعت
با توجه به تعاریف مختلفی که در مورد صنعت ارایه شدهاست، گروههای صنعتی ممکن است با استفاده از روشهای مختلفی در کنار یکدیگر تقسیمبندی شوند. به طور مثال، گروههای صنعت تعریف شده در بورس اوراق بهادار تهران به شرح زیر میباشند:
استخراج زغال سنگ
کشاورزی، دامپروری و خدمات وابسته به آن
استخراج کانه های فلزی
استخراج سایر معادن
نساجی
دباغی، پرداخت چرم و ساخت انواع پاپوش
محصولات چوبی
محصولات کاغذی
انتشار و چاپ و تکثیر
فراوردههای نفتی، زغال کک و سوخت هستهای
لاستیک و پلاستیک
فلزات اساسی
ساخت محصولات فلزی
ماشین آلات و تجهیزات
ماشین آلات دستگاههای برقی
ساخت رادیو تلویزیون و دستگاهها و وسایل ارتباطی
وسایل اندازهگیری، پزشکی و اپتیکی
خودرو و ساخت قطعات
سایر وسایل حمل و نقل
مبلمان و مصنوعات دیگر
قند و شکر
شرکتهای چندرشتهای صنعتی
محصولات غذایی و آشامیدنی بجز قند و شکر
مواد و محصولات دارویی
محصولات شیمیایی
پیمانکاری صنعتی
رایانه و فعالیتهای وابسته به آن
خدمات فنی و مهندسی
انبوه سازی، املاک و مستغلات
کاشی و سرامیک
سیمان، آهک و گچ
سایر محصولات کانی غیر فلزی
سرمایهگذاریها
بانکها، موسسات اعتباری و سایر نهادهای پولی
سایر واسطهگریهای مالی
حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات
البته لازم به ذکر است که تقسیمبندی فوق، الزاماً متداولترین گروهبندی صنایع نیست؛ بهطور مثال در برخی از متون کاشی و سرامیک، سیمان، آهک و گچ و سایر محصولات کانی غیر فلزی مجموعا یک گروه با نام صنعت سرامیک یا کانی غیرفلزی را تشکیل میدهند و یا تمام گروههای مربوط به تهیه غذا، در گروه صنایع غذایی قرار میگیرند. همچنین علاوه بر موارد فوق، صنایعی مانند صنعت گردشگری و صنایع دستی نیز در برخی متون در ردیف گروههای صنعت قرار میگیرند.
تقسیمبندی صنایع
با توجه به مشابهتهایی که به لحاظ فرآیند تولید، نحوه بازاریابی، نحوه مدیریت، حجم سرمایه، نوع ماشینآلات مورد استفاده، نوع مواد اولیه مورد نیاز و غیره بین گروههای مختلف صنعت وجود دارد، گروههای مختلف صنعت را میتوان از جنبههای مختلف تقسیمبندی نمود. برخی از این تقسیمبندیها به قرار زیر میباشند:
صنایع سنگین، صنایع سبک
صنایع متمرکز، صنایع غیرمتمرکز
صنایع جهانی، صنایع محلی
اگر تمام فعالیتهای اقتصادی را که با تولید کالا و خدمات با استفاده از ماشینآلات و تجهیزات ساخته دست بشر سر و کار دارد، به عنوان یک کل تصور کنیم، هر صنعت، زیرمجموعهای از این کل است که تعداد زیادی از فعالیتهای مشابه را شامل میشود.
تعریف مهم برای صنعت:به مجموعه تمام واحدهایی که در تولید، توزیع یا مصرف یک محصول یا یک دسته از محصولات مشابه فعالیت میکنند صنعت گفته میشود.
تعریف صنعت
در مورد تعریف دقیق صنعت، اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. صنعت دارای تعریفها و تعبیرهای متفاوتی است که بر اساس قابلیت جایگزینی محصولات، فرآیند تولید و محدودههای جغرافیایی ارایه شدهاند. بهطور مثال مایکل پورتر، صنعت را چنین تعریف میکند: «صنعت عبارت است از گروه شرکتهایی که محصولات آنها جایگزین نزدیکی برای هم هستند.»[۱]
جشنواره ملی قهرمانان صنعت ایران
جشنواره ملی قهرمانان صنعت ایران - باشکوه ترین جشن سالانه صنعت کشور- در حال حاضر یکی از معتبرترین جوایزی است که در عرصه تجلیل از برترین و موفقترین شرکتهای ایرانی توسط بخش خصوصی هر ساله برگزار شده و از مدیران این شرکتها و سازمانها طی مراسمی تجلیل به عمل میآید. این جشنواره فعالیت خود را از سال 1384 آغاز کرده و با حضور وزرای صنعت، معدن و تجارت، کار و تعاون، اقتصاد و دارایی، رئیس کل بانک مرکزی، رئیس کمیسیون های صنایع و معادن، انرژی، برنامه و بودجه ، در مرکزهمایشهای بین المللی صدا و سیما برگزار گردیده است. جشنواره ملی قهرمانان صنعت علاوه بر آن که براساس یک مدل علمی به ارزیابی سازمانها به منظور تبیین نقاط ضعف، قوت و تهدید و فرصت سازمانهای متقاضی میپردازد، زمینه بازاریابی و تبلیغات را برای شرکتهای برگزیده فراهم میآورد. حضور فعال سازمانها در این جشنواره نشانگر این است که آنها قصد دارند تا خود را با دیگر سازمانها مقایسه نمایند، تا به این ترتیب ضمن افزایش توان رقابتی بر پایداری سازمان خود افزوده و در تحقق اهداف سازمانی به موفقیتهای بیشتری دست یابند.
گروههای صنعت
با توجه به تعاریف مختلفی که در مورد صنعت ارایه شدهاست، گروههای صنعتی ممکن است با استفاده از روشهای مختلفی در کنار یکدیگر تقسیمبندی شوند. به طور مثال، گروههای صنعت تعریف شده در بورس اوراق بهادار تهران به شرح زیر میباشند:
استخراج زغال سنگ
کشاورزی، دامپروری و خدمات وابسته به آن
استخراج کانه های فلزی
استخراج سایر معادن
نساجی
دباغی، پرداخت چرم و ساخت انواع پاپوش
محصولات چوبی
محصولات کاغذی
انتشار و چاپ و تکثیر
فراوردههای نفتی، زغال کک و سوخت هستهای
لاستیک و پلاستیک
فلزات اساسی
ساخت محصولات فلزی
ماشین آلات و تجهیزات
ماشین آلات دستگاههای برقی
ساخت رادیو تلویزیون و دستگاهها و وسایل ارتباطی
وسایل اندازهگیری، پزشکی و اپتیکی
خودرو و ساخت قطعات
سایر وسایل حمل و نقل
مبلمان و مصنوعات دیگر
قند و شکر
شرکتهای چندرشتهای صنعتی
محصولات غذایی و آشامیدنی بجز قند و شکر
مواد و محصولات دارویی
محصولات شیمیایی
پیمانکاری صنعتی
رایانه و فعالیتهای وابسته به آن
خدمات فنی و مهندسی
انبوه سازی، املاک و مستغلات
کاشی و سرامیک
سیمان، آهک و گچ
سایر محصولات کانی غیر فلزی
سرمایهگذاریها
بانکها، موسسات اعتباری و سایر نهادهای پولی
سایر واسطهگریهای مالی
حمل و نقل، انبارداری و ارتباطات
البته لازم به ذکر است که تقسیمبندی فوق، الزاماً متداولترین گروهبندی صنایع نیست؛ بهطور مثال در برخی از متون کاشی و سرامیک، سیمان، آهک و گچ و سایر محصولات کانی غیر فلزی مجموعا یک گروه با نام صنعت سرامیک یا کانی غیرفلزی را تشکیل میدهند و یا تمام گروههای مربوط به تهیه غذا، در گروه صنایع غذایی قرار میگیرند. همچنین علاوه بر موارد فوق، صنایعی مانند صنعت گردشگری و صنایع دستی نیز در برخی متون در ردیف گروههای صنعت قرار میگیرند.
تقسیمبندی صنایع
با توجه به مشابهتهایی که به لحاظ فرآیند تولید، نحوه بازاریابی، نحوه مدیریت، حجم سرمایه، نوع ماشینآلات مورد استفاده، نوع مواد اولیه مورد نیاز و غیره بین گروههای مختلف صنعت وجود دارد، گروههای مختلف صنعت را میتوان از جنبههای مختلف تقسیمبندی نمود. برخی از این تقسیمبندیها به قرار زیر میباشند:
صنایع سنگین، صنایع سبک
صنایع متمرکز، صنایع غیرمتمرکز
صنایع جهانی، صنایع محلی
ساعت : 5:54 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی